«دنیای اقتصاد» بعد از تعریف «شاخص قیمت پلیمرها» ابزار «تابلوخوانی» را معرفی میکند
گام دوم برای تحلیل بازارهای پتروشیمیایی
نگاهی به آمارهای معاملاتی در بورس کالا در دو بازار پلیمرها و ترکیبات شیمیایی و البته جمعآوری مستند بسیاری از آمارها در سالهای اخیر این اجازه را میدهد که بتوان از این دادهها بهعنوان یک بستر تحلیلی با چهرهای جدید بهره برد. بهعنوان نمونه آمارهای کلی معاملات در تابلو بورس کالا به خوبی در دسترس است و همین دادهها کافی است تا چهره جدید از تحلیل بازار تنها بر پایه «تابلوخوانی» را مورد بررسی قرار دهیم. این شیوه تحلیل اگرچه حتی در بازار سهام داخلی نوپاست ولی در بورس کالا سالهاست که آمارهای آن مخابره شده و به آنها استناد میکنیم. به نظر میرسد هماکنون که شاخص قیمتی پلیمرها مورد بحث قرار گرفته زمان استفاده از دادههای تابلوخوانی در بازار پتروشیمیایی فرارسیده باشد، بنابراین از این پس از تابلوخوانی بهعنوان یک شیوه جدید تحلیلی بهره خواهیم برد.
رشد محدود شاخص قیمت پلیمرهای «دنیای اقتصاد»
شاخص قیمت پلیمرهای «دنیای اقتصاد» در هفته گذشته با رشدی ۰۸/ ۱ درصدی روبهرو شده که نشان میدهد دقیقا رشد قیمتهای پایه بر نرخهای معاملاتی در بورس کالا موثر بوده است. این شرایط البته به این معنی است که میزان جذابیت خرید در بورس کالا برای پلیمرها کاهش یافته و با افت نسبی رقابت برای خرید نیز روبه رو بودهایم. این در حالی است که نزدیک به ۵ هفته شاخص قیمتی پلیمرهای «دنیای اقتصاد» نزدیک به ۹ هزار و ۵۰۰ تومان نوسان میکند و در هفته گذشته نیز این نرخ ۹ هزار و ۵۳۵ تومان مخابره شد. این وضعیت به این معنی است که تکانههای نوسان نرخ بزرگی در این بازار به ثبت نرسیده است که همین آرامش نسبی نرخ در بورس کالا به معنی یک داده حمایتی از بازار خواهد بود. البته بسیاری از گروههای کالایی با نوسان جدی حجم معاملات روبهرو بودهاند که این داده کلی تاکنون به نوسان نرخ برای بسیاری از کالاها در بازار داخلی منجر شده است.
این موارد در حالی است که نوسان قیمتهای پایه را باید دلیل اصلی نوسان نرخ به شمار آورد ولی در هفتههای اخیر بیش از همه نوسان قیمت ارز در سامانه نیما محرک نوسان قیمتی و تغییردهنده اصلی شاخص قیمت پلیمرها بوده است. هماکنون این نرخ به یک ثبات شکننده یا دقیقتر نوسان محدود رسیده بنابراین زمان نقشآفرینی نوسان قیمتهای جهان تازه فرارسیده است آنهم در شرایطی که انتظار افت قیمتها وجود دارد. با توجه به این داده هم برای شاخص قیمتی و هم برای بازار و مخصوصا بورس کالا میتوان احتمال ایجاد یک پتانسیل قیمتی برای حمایت از حجم معاملات را مطرح کرد.
کاهش ناچیز حجم داد و ستد پلیمرها
به رغم افزایش شکننده قیمتهای پایه پلیمرها در هفته گذشته، شاهد هستیم که حجم معاملات تغییر چندانی نداشته و از ۴۵ هزار تن در هفته منتهی به ۷ دی، به نزدیکی ۴۴ هزار و ۳۰۰ تن در هفته قبل رسیده است. این سیگنال به این معنی است که بازار در هفتههای اخیر در حال کفسازی جدید از حجم معاملات است و دیگر از تاثیرپذیری سریع نوسان قیمتها تا حدودی فاصله گرفته است. بهصورت دقیقتر شاهد هستیم که بازار پلیمرها حتی با وجود رشد نسبی قیمتهای پایه به قدری از تقاضا برخوردار شده است که میتواند این تغییرات اندک را در خود هضم کند؛ اگرچه این سیگنال به معنی بهبود بازار نیست. به عبارت دیگر هماکنون میتوان کف معاملاتی نزدیک به ۴۵ هزار تن را بهعنوان یک کف جدی به شمار آورد یعنی از این پس باید حجم معاملات را بیش از این رقم مورد ارزیابی قرار داد. این داده همانگونه که عنوان شد به معنی بهبود بازار نیست بلکه شاید اولین گام برای خروج از رکود تلقی شود. این در حالی است که رقم معاملاتی ۴۵ هزار تن هم توجیهپذیر نیست و از این پس باید منتظر رشد بیشتر حجم معاملات باشیم. نوسان قیمتهای پایه و انتظار برای تحریک تقاضای مؤثر برای محصولات نهایی و مصنوعات پلیمری اگرچه محرک اصلی هستند ولی بازار به تکانههای دیگری هم نیاز دارد که مستقیما حجم تولید را هدف قرار دهد. یکی از آنها اما و اگرهای سامانه بهینیاب است که به آن خواهیم پرداخت.
در هفته گذشته چند رخداد معاملاتی دیگر هم به ثبت رسید. بهعنوان نمونه حجم عرضهها به نسبت قبل کمتر از ۵ درصد رشد داشت که خود یک داده مطلوب بهشمار میرود. همچنین حجم تقاضا نزدیک به ۵/ ۳ درصد کاهش یافت که سیگنالی در برابر رشد عرضهها و البته افزایش قیمتهای پایه بود. این دو داده در کنار هم پتانسیل رشد قیمتها را محدود میکند اگرچه در برابر رشد قیمتهای پایه این سیگنالها طبیعی به نظر میرسد. این در حالی بود که در هفته گذشته ۶۶ هزار و ۳۶۴ تن عرضه پلیمرها به ثبت رسید که در برابر آن ۷۲ هزار و ۸۲۵ تن تقاضا ثبت شد یعنی باز هم میزان تقاضا بیشتر از عرضه بود. این مطلب یعنی برتری تقاضا بر عرضهها چند هفته است که خودنمایی میکند بنابراین یک داده زیرپوستی دیگر برای حمایتی ناچیز از بازار تلقی خواهد شد. البته در هفته گذشته نزدیک به ۶۷ درصد از عرضهها در نهایت مورد معامله قرار گرفت که به معنی ثبت ۴۴ هزار و ۲۷۰ تن داد و ستد پلیمرهاست که به نسبت هفته قبل از آن نزدیک به ۲ درصد کاهش را نشان میدهد.
عقبگرد معاملاتی در بازار شیمیاییها
در هفته گذشته حجم داد و ستد محصولات شیمیایی به نسبت هفته قبل از آن بیش از ۲۶ درصد کاهش یافت. این داده را باید جدی گرفت آنهم در شرایطی که بازار پلیمرها میتوانست با کمک بازار محصولات شیمیایی مورد حمایت قرار گیرد ولی اینگونه نشد. حجم عرضه این گروه کالایی در هفته گذشته بیش از ۹ درصد کاهش یافت ولی حجم تقاضا بیش از ۳۱ درصد تضعیف شد. در طول هفته گذشته نزدیک به ۵۸ درصد از عرضهها مورد معامله قرار گرفته است و این موارد را نمیتوان چندان مثبت ارزیابی کرد. البته با کاهش حجم عرضهها پتانسیل افت حجم معاملات وجود دارد ولی در شرایطی که حجم تقاضا بیشتر از حجم عرضهها کاهش مییابد به معنی کاهش جدیتر جذابیت خرید در بازار است.
البته میتوان گفت که ممکن است جذابیت عرضهها نیز به تضعیف حجم معاملات منجر شده باشد یعنی با کاهش عرضههای جذاب، خریداران هم تمایل چندانی به خرید از خود نشان ندادهاند. این مطلب البته در بررسی عرضهها نسبتا رد میشود ولی برخی از عرضههای مهم و مورد توجه این بار در تالار به ثبت نرسیده بود که خود یکی از دلایل کاهش حجم معاملات به شمار میرود. با توجه به این واقعیت میتوان اهمیت تاثیرگذاری این سیگنال مهم را تقلیل داد ولی در هر حال یک داده منفی برای این بازار به ثبت رسیده است.
تابلوخوانی در بازار پتروشیمی بورس کالا
موارد فوق تجمیع دادههای کلی در بازار پلیمرهای بورس کالا بود. گویی میتوان به کمک این دادهها اقدام به بررسی آماری معاملات کرد و یک سبک از تابلوخوانی را به مخاطب ارائه کرد. البته مباحث مربوط به تابلوخوانی بیشتر در بازار سهام مورد بررسی قرار میگیرد و از پیشینه تاریخی چندانی حداقل در بازار ایران برخوردار نیست ولی همین شرایط یعنی استفاده از دادههای تابلوی معاملات که در اختیار تمامی افراد قرار دارد میتواند به ایجاد یک سبک نوین از تحلیل بازار بدل شود که خود منافع خاص خود را برای اهالی بازار به همراه دارد. اگر بخواهیم از همین دادهها استفاده کنیم میتوان چند سیگنال عمومی را برای مخاطب برای تحلیل شرایط فعلی بازار با سبک تابلوخوانی معاملات ارائه کرد:
- حجم معاملات نشان میدهد که بازار هنوز هم در رکود قرار دارد اما اگر هفته منتهی به ۸ آذرماه با حجم معاملات نزدیک به ۳۸ هزار تن یک کف معاملاتی به شمار رود میتوان گفت که بازار از آن زمان به سمت بازیابی خود حرکت کرده ولی این روند بهبود به شدت آرام و گام به گام است.
- هم اکنون کف معاملاتی رقمی نزدیک به ۴۵ هزار تن شده است و اگر این شرایط باز هم ادامه یابد باید منتظر تکانههای جدیدی در حجم معاملات در این بازار باشیم تا باز هم برای گام دوم حجم داد و ستد پلیمرها به بیش از ۵۰ هزار تن برسد که احتمالا در بهمنماه و اواخر این ماه به ثبت میرسد و این یعنی خروج واقعی از رکود با ثبت حجم معاملات هفتگی بالای ۵۰ هزار تن.
- معاملات کمتر از ۴۰ هزار تن را رکود خشن و بین ۴۰ تا ۵۰ هزار تن را رکود نسبی در نظر میگیریم و برای ورود به فاز رونق واقعی حداقل ۳ هفته مستمر حجم معاملاتی بالاتر از ۵۰ هزار تن نیاز است. بهترین زمان برای رسیدن به این شرایط هفته دوم بهمنماه و هفته اول اسفندماه است یعنی در صورت تداوم این وضعیت معاملاتی میتوان قبل از پایان امسال به فاز رونق وارد شد که خود دستاورد بزرگی برای این بازار در شرایط سخت فعلی است.
- شرایط کلی معاملاتی در بازار محصولات شیمیایی چندان هم مطلوب نیست و این سیگنال به معنی یک گام تعویق در بهبود معاملات در کلیت بازار محصولات پتروشیمیایی است. این مطلب شاید یکی از سرعتگیرهای جدید بازار به شمار رود، ولی در صورتی که برای هفته جاری شاهد رشد حجم معاملات باشیم این داده حالت عکس پیدا خواهد کرد و به یک سیگنال مثبت بدل خواهد شد. همانگونه که عنوان شد برخی از عرضههای جذاب در این بازار ثبت نشده، بنابراین پتانسیل تاثیرگذاری این داده تقلیل مییابد. این مطلب از آن جهت مورد بررسی دقیقتر قرار میگیرد که در فاز تابلوخوانی تنها ارقام هستند که حرف اول و آخر را میزنند، ولی برای بسیاری از موارد نیاز به بررسیهای کیفی داریم. البته اگر بتوان ویژگیهای کیفی بازار را همچون جذابیت خرید یا جو روانی در بازار را بهصورت طبقهبندی مشخص کرد یکی از مشکلات اصلی در این مسیر بر طرف میشود، اما به تلاشهای بیشتری نیاز دارد.
بهینیاب یا غیربهینیاب؛ مساله این است
خبرهای پراکنده و اظهارنظرهای مختلف حکایت از آن دارد که بورس کالا و کارگروههای مربوطه برای بازار محصولات پتروشیمی و مواد اولیه ضعف جدی تقاضا را به وضوح حس کردهاند. این شرایط موجب شد تا تسهیلات خرید بهینیابی بیشتری به بازار ارائه شود و خریداران از این پتانسیل استفاده کردند که بتوانند از سهمیه خود برای زمانهای طولانیتری بهره ببرند. بهصورت دقیقتر شاهد هستیم که امکان خرید بیش از قبل فراهم شده است و آرام آرام برای برخی از گریدها و گونههای پلیمری شاهد کمرنگتر شدن واقعی بهینیاب و سهمیههای آن هستیم. این داده را نمیتوان به سادگی مورد ارزیابی قرار داد زیرا به خودی خود یک استراتژی برای جذب بیشتر خریداران است. حال در شرایطی که سالها بهینیاب مثلا بهعنوان یک ابزار مهم برای مدیریت بازار به شمار میرفت و به کمک آن تلاش شده تا تقاضا در بازار مدیریت شود کمرنگشدن آن به این معنی است که حداقل برای شرایط فعلی نیازی به این سازوکار نیست و این سیستم به جای اینکه منافعی را برای بازار به همراه داشته باشد گویا زیانآور هم هست ولی چرا؟
هنوز بسیاری از فعالان، بازار بهینیاب را یک رویکرد مطلوب به شمار میآورند و از تداوم فعالیت آن به شرط اصلاح حمایت میکنند. این در حالی است که یکی از کارکردهای بهینیاب تخصیص سهمیه خرید مواد اولیه است و سایر توانمندیهای آن گویا به فراموشی سپرده شده است. این سامانه میتواند به رهگیری وضعیت واقعی تولید برای بسیاری از نهادهای مختلف حتی وزارت صمت، بانکها، مالیات و موارد مشابه کمک کند و چندان دشوار نخواهد بود اگر بخواهیم اطلاعاتی همچون مالیات ارزش افزوده پرداخت شده یک واحد، داراییها همچون مالکیت زمین، امکانات فنی و ماشینآلات و تکنولوژی بهکار رفته، میزان حق بیمه پرداختی در تمام سطوح، میزان مصرف آب، برق، گاز، اینترنت، خرید مواد اولیه، قراردادهای موجود رسمی و بسیاری از این موارد را بر این سامانه دخالت داده و این اطلاعات را بهصورت سیستمی و برخط (آنلاین) مشاهده کنیم.
تجمیع این آمارها خود به این معنی است که واقعیتهای تولید و حتی وضعیت داراییها و در نهایت بدهی یک واحد تولیدی برای ارگانهای ذیصلاح مشهود خواهد شد و حتی میتوان به سادگی اقدام به رتبهبندی واحدهای تولیدی کرد. اگر این وضعیت را شاهد باشیم دیگر بهینیاب را نمیتوان به هیچ عنوان نادیده گرفت ولی در شرایط موجود این سامانه اگر بهروزرسانی نشود کارآیی چندانی نخواهد داشت و حتی همان بحث اول یعنی تخصیص مواد اولیه را هم نمیتواند به خوبی انجام دهد که شواهد بسیاری از این ادعا در ماههای گذشته و اوج التهاب قیمتی مورد توجه بسیاری از افراد قرار گرفت. در هر حال عقبنشینی گام بهگام از سامانه بهینیاب به این معنی است که حتی سیستمهای کنترلی و حوزههای فعال در تخصیص مواد اولیه هم واقعیتهایی را پذیرفتهاند و گویا مجددا به سازوکار بازار یقین کردهاند.
باید ذات ساز و کار بازار را به رسمیت شناخت و اگر در برابر بازار طغیان کنیم بازار در نهایت همه را تنبیه میکند و این به زیان همه تمام خواهد شد. هماکنون در فاز تنبیه بازار قرار داریم یعنی دستکاری در ساز و کار بازار در ماههای گذشته به جایی ختم شده که گویی نادیده گرفته شدن بهینیاب که مهمترین ابزار در مدیریت بازار است، جذاب به نظر میرسد. یکی از خطاهای استراتژیک در مسیر مدیریت بازار تلاش برای مدیریت تقاضاست که تاکنون اغلب در چارچوب سامانه بهینیاب تعریف شده بود. مدیریت تقاضا حداقل در بورس کالا غیرممکن است، زیرا تقاضایی که وجود داشته باشد و از مسیر بورس کالا تغذیه نشود به ناچار به بازار آزاد وارد خواهد شد و قیمتهای غیررسمی را تقویت کرده بنابراین جذابیت خرید در بورس هم افزایش مییابد و این چرخه ناکارآ بازار را از حالت تعادل خارج خواهد کرد.
اگر بپذیریم که بهینیاب کارآمدی چندانی ندارد؛ باید پذیرفت که استفاده از یک ابزار ناکارآمد هم توجیه چندانی نخواهد داشت آن هم در شرایطی که یک مسیر جایگزین موازی همچون تبعیت از مکانیزم بازار و حجم واقعی عرضه و تقاضا وجود دارد. ای کاش برخی باور کنند که نادیده گرفتن بهینیاب هیچ خطای استراتژیک عمیقی نیست، زیرا با تضعیف بهینیاب ناخودآگاه بساط کدفروشی هم جمعآوری خواهد شد و هر واحد صنعتی واقعی که بخواهد مواد اولیه مورد نیاز خود را خریداری کند میتواند در یک رقابت عادلانه وارد شده که خروجی آن کشف نرخ واقعی برای بازار است. این در حالی است که نیاز به معاملات خردهفروشی یا دادوستد در چارچوب اوراق سپرده کالایی بارها مورد توجه این رسانه قرار گرفت، ولی خروجی قابل اتکایی از آن را شاهد نبودیم. نکته پایانی شاید معاملات در چارچوب معاملات کشف پریمیوم باشد که مدتی است رونق چندانی ندارد، ولی میتواند به محرک جدیدی برای بازار تبدیل شود. این شیوه معاملات شاید یکی از توانمندیهای مهم و ابزارهای قدرت بخش صنایع تکمیلی در بورس کالا و بازار پلیمرها باشد که کمتر به آن توجه شده است. در آینده بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.
منبع: دنیای اقتصاد
نظرات