pvc-asso.ir
سرمایه در گردش، چالش اصلی بنگاهها/ رنجهای تولید

حسین سلیمی، رئیس انجمن سرمایهگذاری خارجی:
تامین مالی مهمترین چالش بنگاهها و بخش تولید در کشور است. مشاهده آمارها و ارقام مربوط به تقاضای بنگاهها برای سرمایه در گردش نشان میدهد، تقاضای بنگاههای کشور بسیار بیشتر از متوسط جهانی و حتی کشورهای منطقه است؛ البته این مقایسه نیازمند تبیین و تحلیل دقیقتر است که باید به آن پاسخ داده شود. بنگاههای تولیدی در هر سیاست اقتصادی برای ادامه فعالیت خود نیازمند جریان مدام سرمایه مالی هستند. در صورت ایجاد وقفه در تأمین سرمایه مورد نیاز، فعالیتهای بنگاهها دچار اخلال شده و هزینههای تولید افزایش یافته و در صورت تداوم این وضعیت، بنگاه اقتصادی به سمت توقف فعالیتهای اقتصادی خود حرکت خواهد کرد. از اینرو، سرمایه در گردش بنگاهها مانند خون در کالبد حیات اقتصادی بنگاهها به شمار میآید.
رویههای مالیات ستانی، فقدان ابزارهای پوشش ریسک و فروش نسیه به عنوان استراتژی رقابت موجب شده، نیاز بنگاه به منابع مالی برای جبران شکاف زمانی تولید (سرمایه در گردش) بیشتر از متوسط بنگاههای دنیا و منطقه باشد. جهش ارزی و تورم تولیدکننده در شرایط رکود تورمی این نیاز بنگاهها را تشدید کرده است. بنگاههای تولیدی با تنگنای شدید مالی نیز روبهرو هستند که شاید بتوان آن را ضربه پایانی بر پیکر نیمهجان تولید دانست. نظام تامین مالی در ایران، امروز برای تولیدکننده واقعی به مسیری پُر از مانع تبدیل شده است. از یکسو، تکیه بر بازار سرمایه نیز به دلیل نوسانهای شدید و آنچه برخی کارشناسان «رشدهای ساختگی» میخوانند، منبعی قابل اتکا برای همه نیست. نظام تأمین مالی بانکی با چالشهای خاص همراه است. سیاستهای دستوری در تخصیص اعتبارات، منابع را به سمت صنایع بزرگ و برخوردار از ارتباطات ویژه هدایت میکند.
1- بنگاهها به منظور تأمین مالی سرمایه در گردش مورد نیاز از روشهای مختلف استفاده میکنند: روشهای تأمین مالی بنگاهها را میتوان به دو شیوه تأمین مالی از منابع داخل بنگاه و تأمین مالی از منابع خارج بنگاه تقسیمبندی کرد. تأمین مالی از طریق منابع داخلی بنگاه در مقایسه با تأمین مالی خارج بنگاه، پرهزینه بوده و در مواردی نیز عملاً تأمین مالی از این روش، برای بنگاه ممکن نیست. از طرفی تقاضای بنگاهها به منابع مالی را میتوان به دو دسته طبقه بندی کرد؛ تقاضا برای توسعه و سرمایه در گردش. در سطح اول درخواست بنگاه به منابع مالی به منظور افزایش سطح (کمیت و یا کیفیت) تولید اتفاق میافتد ولی منابع مالی که در قالب سرمایه در گردش در اختیار بنگاه قرار میگیرد، به حفظ سطح تولید در سطح بهینه کمک میکند.
تأمین مالی کوتاهمدت (سرمایه در گردش) بنگاهها از مسیرهای مختلفی صورت میگیرد ولی در یک نگاه کلی میتوان سه منبع اصلی برای آن شناسایی کرد که عبارتند از: منابع داخلی بنگاه، تأمین سرمایه از مسیر زنجیره تأمین و تأمین سرمایه از مسیر واسطههای مالی. تأمین مالی خارج از بنگاهها، در قالب دو دسته از بازارها، شامل بازارهای پولی و سرمایه ممکن است. در بازار پول، بانکها نقش مسلط در تأمین مالی سرمایه مورد نیاز بنگاهها را بر عهده دارند. در بازارهای سرمایه نیز انواع این بازارها میتوانند مهمترین تامینکنندگان مالی بنگاهها باشند. همچنین بنگاهها میتوانند علاوه بر منابع داخل کشور از منابع خارجی نیز تأمین مالی گردند که در قالب انواع روشهای قرضی و غیرقرضی میتواند اتفاق بیفتد.
مهمترین عوامل مؤثر بر عرضه سرمایه در گردش، ناترازی بانکها و کاهش شدید توان تسهیلاتدهی آنها در سالهای اخیر است. در بلندمدت مهمترین عامل ایجاد تورم، افزایش نقدینگی است. لذا نقدینگی باید کنترل شود و در این راستا بانکها موظف به مهار نقدینگی و تورم هستند. با این وجود رشد تسهیلات بانکی تا الان نسبت به مدت مشابه سال گذشته 30 درصد رشد داشته است که سهم بخش معدن و صنعت از این تسهیلات 31 درصد بوده است. بررسی ساختار اقتصادی کشور نشان میدهد بانکها در مقایسه با سایر روشهای تأمین مالی خارج از بنگاه، بیشترین سهم را در تأمین مالی بنگاهها در اقتصاد کشور برعهده دارند.
2- با توجه به ساختار تورمی حاکم بر اقتصاد کشور، از یک سو نرخ بهره واقعی برای پساندازکنندگان در بانکها منفی شده است. این امر انگیزه پسانداز مردم در بانکها و بویژه در سپردههای مدتدار را کاهش داده و بانکها به منظور جذب منابع مورد نیاز، به رقابت در نرخ سود سپردههای پیشنهادی به مشتریان متوسل شدهاند و از روشهای مختلف تلاش میکنند نرخهای بالاتر به سپردههای کوتاهمدت مشتریان با قراردادهای به ظاهر بلندمدت بپردازند. همچنین منابع محدود و گرانقیمت توسط بانکها جذب شده و حتی اگر به نرخهای کمتر از 35 درصد به صاحبان کسب و کار نیز تسهیلات دهند، ضرر خواهند کرد.
3- در سوی دیگر، منابع محدود و گرانقیمت جذبشده توسط بانکها، متقاضیان زیادی دارد. از جمله مهمترین این متقاضیان میتوان به دولت و شرکتهای دولتی، بنگاههای بزرگ، بنگاههای متوسط و کوچک و مردم عادی اشاره کرد. از سوی دیگر، در سالهای اخیر، بانکها با محدودیت رشد ترازنامه از سوی بانک مرکزی در راستای کنترل نقدینگی مواجه هستند.
در برابر شرایط بانکها باید مسیر ورود به بازار سرمایه باز باشد. هرچند بازار سرمایه کشور به خاطر مدیریت ناصحیح با چالشهای جدی مواجه است، اما این بازار همچنان محیط مناسبی برای تأمین مالی بنگاهها به شمار میآید. بنگاهها میتوانند با کسب شرایط ورود به بازار سرمایه، نه تنها از ابزارهای تأمین مالی این بازار استفاده نمایند، بلکه ورود بنگاهها به بازار سرمایه میتواند ریسک اعتباری آنها برای کسب امتیاز تسهیلات از بانکها را کاهش داده و فرصت دسترسی به منابع بانکی را افزایش دهد. همچنین بنگاهها میتوانند از سایر روشهای مبتنی بر بدهی مانند اوراق شرکتی، بدهی تضمینشده، اوراق پوشش داده شده، عرضه خصوصی اوراق و تأمین مالی جمعی استفاده نمایند. این روشها همانند روشهای مبتنی بر دارایی، ریسک اندکی برای بنگاهها دارد.
یافتن راهحلهایی برای افزایش سرمایهگذاری خارجی، به عنوان یکی دیگر از راههای مهم تأمین مالی بسیار مهم است. در راستای متنوع سازی روشهای تأمین مالی، اعتبارات اسنادی یکی از روشهای تأمین مالی است. همچنین امکان استفاده از اوراق گام برای خرید مواد اولیه نیز فراهم است.
4- با توجه به موارد مورد بحث در خصوص تأمین مالی فعالیتهای اقتصادی، مشاهده میشود تأمین مالی بانکمحور در اقتصاد ایران تأمینکننده مطلوبی برای نیازهای مالی بنگاهها به شمار نمیآید. این امر تداوم فعالیت بنگاهها را با مشکلات عدیدهای مواجه کرده و بر کاهش انگیزه تولید از یک سو و افزایش انگیزه واسطهگری از سوی دیگر دامن میزند. باید بنگاها برای تداوم فعالیتهای خود به سایر روشهای تأمین مالی روی بیاورند.
نظرات