فرض کنید شما در یک بازار خیالی دنبال شغلی برای خودتان هستید. در این صورت برندهایی مثل تویوتا یا فورد گزینه های بی نهایت جذابی خواهند بود. حالا اگر شما بین کار در تویوتا و یک شرکت محلی حق انتخاب داشته باشید، کدام را انتخاب خواهید کرد؟ 

بی شک هر جوابی به غیر از تویوتا به سوال بالا حسابی مشکوک می زند. هرچه باشد هیچ آدم عاقلی پیشنهاد بزرگترین کمپانی تولید خودروی جهان را زمین نمی گذارد. قبول دارم این سوال خیلی راحت بود، اما اگر بگوییم تویوتا فقط نیمی از حقوق پیشنهادی معمول را به شما می دهد، چه؟ باور کنید یا نه، بازهم خیلی از کارمندان تویوتا را انتخاب می کنند. دلیل آن هم واضح است؛ تویوتا محیط کار، امکانات و صدالبته تجربه بهتری پیش روی آدم قرار می دهد. این مدل انتخاب یک برند با حقوق کمتر به خوبی اهمیت برندسازی کارفرما را نشان می دهد. ماجرا جالب شد، نه؟

خیلی از برندها در بازار شهرتی هم اندازه تویوتا یا دیگر غول های دنیا ندارند. در عوض برندینگ کارفرما به آنها برای ارائه تصویری جذاب از شرکت شان کمک می کند. اینطوری خیلی راحت تر با رقبای شان سرشاخ شده و حتی پشت شان را به خاک می مالند. اگر شما هم دوست دارید از مزایای این مدل برندسازی سر دربیاورید، این مقاله کاملا مخصوص شماست. پس با ما همراه باشید تا یکی دیگر از فرمول های طلایی رقابت در بازار را زیر ذره بین ببریم. 

مزایای برندینگ کارفرما

هر استراتژی در این دنیا باید فایده ای برای کسب و کار شما داشته باشد، در غیر این صورت دست روی دست گذاشتن بهترین کار خواهد بود. به علاوه، همیشه امکان غلط از آب درآمدن محاسبات شما وجود دارد. پس به جای اینکه همین طور الکی سراغ برندینگ کارفرما بروید، کمی صبر داشته باشید تا آن را با هم بررسی کنیم. اینطوری وضعیت کارگردانی را خواهید داشت که قبل از شروع به فیلم برداری صفر تا صد فیلمنامه را خوانده و نظر چندتا منتقد را هم جویا شده است!

هزینه کمتر استخدام نیروی کار

تیم فوتبالی را در نظر بگیرید که در بازار نقل و انتقالات دنبال بهترین استعدادهای دنیاست. بی شک خرید بازیکن در بازارهای کنونی هزینه زیادی روی دست باشگاه ها می گذارد. از پول درخواستی باشگاه ها برای فروش بازیکنان که بگذریم، باید حقوقی هم برای آنها تعیین کرد. اینجاست که برندینگ کلی به باشگاه ها کمک می کند. در حالی که تیمی مثل پاری سن ژرمن باید به امباپه سالی 100 میلیون یورو حقوق بدهد، رئال مادرید می تواند با همین مبلغ 5-4 تا استعداد تاپ دنیا را جذب کند. شاید فکر کنید مدیر ورزشی رئال خیلی آدم حرفه ای است یا فلورنتینو پرز قدرت چانه زنی بالایی دارد، اما اصل ماجرا به شهرت عجیب و غریب رئال مادرید برمی گردد. به طوری که هر بازیکنی در دنیا دوست دارد یک بار هم که شده پیراهن سفید این تیم رویایی را بر تن کند. در این بین هم کاهش دستمزد اصلا مسئله مهمی نیست!

اگرچه مثال بالا خیلی رنگ فوتبالی دارد، اما در دنیای کلی کسب و کار هم مصداق پیدا می کند. کافی است نگاهی به پیشنهادهای سفت و سخت برندهای بزرگ برای کارمندان برتر دنیا بیندازید که اتفاقا بدون حتی یک ثانیه تعلل از سوی آنها پذیرفته می شود. شما را نمی دانم، ولی من که وقتی پیشنهاد استخدام برندی مثل تسلا جلوی رویم باشد، حتی نیاز به فکر کردن هم ندارم. نتیجه کار استخدام بی دردسر نیروی کار برای برندهایی با شهرت یا اعتبار بالا در بازار است. 

برندینگ کارفرما به شما کمک می کند تصویر بی نهایت جذابی از برندتان برای کارمندان بسازید. اینطوری آنها نسبت به همکاری با شما ترغیب شده و از همه مهمتر پس از شروع به کار شما را به دوستان شان نیز معرفی خواهند کرد. این طوری در یک چشم به هم زدن زیر نور توجه تمام کارمندان بازار قرار خواهید گرفت. خب وقتی لازم نباشد برای استخدام نیروی کار کلی پول بازاریابی و حق اشتراک آژانس های کاریابی بدهید، مطمئنا زندگی خیلی لذت بخش تر می شود، مگر نه؟

استخدام سریع در یک چشم به هم زدن!

وقتی یک شرکت خیلی خوب فضای کاری جذابش را جلوی چشم نیروی کار قرار دهد، جذب بهترین های بازار کار سختی نخواهد بود. البته مزایای برندینگ کارفرما فقط به اینجا ختم نمی شود؛ چراکه شما می توانید فرآیند طولانی استخدام نیروی کار را دور بزنید و سه سوته این کار را انجام دهید. هرچه باشد اینجا پای یک شرکت با فرهنگ سازمانی عالی و رضایت بالای کارمندان فعلی وسط است. با این حساب کارمندان چرا باید برای قبول پیشنهاد همکاری شما این پا و آن پا کنند؟

شما لازم نیست سال های سال دنبال کار گشته باشید تا وسواس های کارمندان را درک کنید. معمولا وقتی پای چند پیشنهاد کاری وسط باشد، آدم ها عینک سختگیری به چشم می زنند و شبیه هرکول پوآرو رفتار می کنند. چنین تجربه ای شما را حسابی در منگنه قرار داده و شاید ماه ها بدون کارمند خوب نگه دارد. درست در همین لحظه برندینگ کارفرما مثل یک فرمول جادویی وارد عمل شده و همه چشم ها را به جذابیت برندتان خیره می کند. آن وقت نه تنها خبری از دست دست کردن کارمندان دلخواه شما نیست، بلکه آنها حسابی عجله هم خواهند داشت.

کاهش نرخ ریزش کارمندان

آیا تا به حال تجربه از دست دادن یکی از کلیدی ترین کارمندان شرکت تان را داشته اید؟ منظور ما همان کارمندی است که به نوعی آچار فرانسه شرکت بود و همه کارهای مهم به او ختم می شد. اگر جواب تان به این سوال مثبت است، خیلی خوب سختی های مدیریت شرکت تا پیدا کردن یک جایگزین درخور را درک می کنید. این مثل آن است که تیم بسکتبال لس آنجلس لیکرز را بدون لبران جیمز تصور کنیم؛ همانقدر ترسناک و باورنکردنی!

وقتی یک شرکت یا کارفرما بخش زیادی از انتظارات نیروی کار مثل محیط کاری سالم یا امکان ارتقای شغلی را فراهم می کند، دیگر دلیلی برای نارضایتی باقی نمی ماند. باور کنید یا نه، خیلی از کارمندان به خاطر نامشخص بودن آینده کاری شان دور شما را خط می کشند. پس اگر بتوانید جواب درست و حسابی برای سوالات بی پایان آنها درباره ارتقای شغلی داشته باشید، نیمی از مسیر موفقیت را با سرعت 100 کیلومتر طی کرده اید.

این روزها کلی از کارفرماها تنها ابزارشان برای حفظ نیروی کار پیشنهاد حقوق بالاتر است. این گزینه نه تنها هزینه های زیادی روی دست شما می گذارد، بلکه مسئله وفاداری کارمندان را هم به میزان حقوق گره خواهد زد. نتیجه امر اینکه اگر پای حقوق بیشتر وسط باشد، کارمندان تان مثل آب خوردن دور شما را خط خواهند کشید. برندینگ کارفرما در این میان به شما کمک می کند کارمندان را جذب مزایایی به غیر از حقوق بالا کنید. اجازه دهید با هم روراست باشیم، در این دوره و زمانه حتی صرفه جویی یک دلاری در هزینه ها هم کلی ارزش دارد. پس منتظر چه هستید؟ همین حالا دست به کار شده و با برندینگ کارفرما جذابیت همکاری با کسب و کارتان را افزایش دهید. 

تبدیل کارمندان به سفیران برند

این روزها همه دنبال شغل های رویایی شان هستند. تعریف شغل رویایی هم بی نهایت ساده به نظر می رسد؛ همین که یک موقعیت کاری با علایق و صدالبته انتظارات آدم هماهنگ باشد، دیگر دلیلی برای غُر زدن باقی نمی ماند. تازه کارمندان کم کم درباره شما کلی با دوستان شان هم صحبت خواهند کرد. البته با این تفاوت که دیگر خبری از درد و دل درباره سختی های همکاری با شرکت شما نخواهد بود. ماجرا کم کم دارد به صحنه حساسش می رسد، مگر نه؟

سرمایه گذارهای حرفه ای همیشه یک شعار مشخص دارند و آن شناخت برندهای مطمئن با ارزیابی وضعیت کارمندان شان است. به زبان خودمانی، وقتی کارمندان یک شرکت از وضعیت شان راضی باشند، برند قصه ما بی برو برگشت عملکرد خوبی در بازار خواهد داشت. ما اصلا دوست نداریم مثل مربی های انگیزشی حرف بزنیم، اما موفقیت در دنیای واقعی همیشه از درون آدم شروع می شود. حالا اگر یک برند را نیز شبیه آدم در نظر بگیریم، تا وقتی وضعیت درونی اش مساعد نباشد، حتی در دوردست ها هم خبری از موفقیت نخواهد بود. 

کارآفرینان در صورتی که برندسازی درستی پیرامون خود و کسب و کارشان داشته باشند، خیلی زود دل کارمندان را به دست می آورند. اینطوری همه جا ذکر خیر برند شما خواهد بود. لُب کلام اینکه شما با برندینگ کارفرما عملا کارمندان تان را تبدیل به سفیران کسب و کارتان خواهید کرد. آن وقت دیگر لازم نیست با هزار و یک هزینه جورواجور دنبال جلب نظر مثبت مشتریان، سرمایه گذارها یا فرصت های همکاری باشید. 

افزایش کیفیت کاری اعضای شرکت

بازیگری را در نظر بگیرید که همین امروز قراردادی بزرگ برای بازی در تازه ترین اثر اسکورسیزی جلویش قرار گرفته است. بی شک بازیگر قصه ما تا مدت ها سر از پا نمی شناسد. به علاوه، زمانی که نوبت به فیلم برداری برسد بی شک او اولین نفر سر لوکیشن حاضر خواهد بود. هرچه باشد تجربه بازی در فیلم یکی از بزرگان سینما اتفاقی نیست که هر روز برای آدم رخ دهد. این ماجرا درباره تجربه همکاری با برندهای دارای شهرت بالا هم مصداق دارد. کافی است نگاهی به نظرات یا کتاب های خاطرات کارمندان سابق برندهای بزرگ بیندازید. آن وقت متوجه اهمیت کار در یک مجموعه حرفه ای و تاثیر آن بر روی کیفیت کاری افراد خواهید شد. 

بی شک کارمندانی که برای همکاری با برندهای بزرگ به آب و آتش می زنند، دلایل محکمی برای این کار دارند. یک دلیل دم دستی در این میان کسب تجربه و بهبود اوضاع رزومه است. با این حال اگر از من بپرسید می گویم پای دلایل عمیق تری هم در میان است. وقتی شما در یک تیم کاملا حرفه ای کار می کنید، ناخودآگاه کیفیت کاری تان هم بهبود پیدا می کند. دقیقا مثل نوازنده ای که در یک ارکستر بزرگ خواه ناخواه طوری ساز را دست می گیرد که انگار 30 سال اینکاره بوده است!

یادتان باشد شما با برندینگ کارفرما به سادگی هرچه تمام تر کیفیت کاری اعضای شرکت را بهبود خواهید بخشید. در این بین هم اصلا خبری از دردسرهای بی پایان یا ولخرجی های مرسوم نیست. پس به جای اینکه همیشه دنبال حل مشکلات برندتان با پول بیشتر باشید، سری هم به دنیای برندینگ بزنید. قول می دهم اصلا از این کار پشیمان نخواهید شد.

جلب سریع و بی دردسر نظر مشتریان

مشتریان همیشه دوست دارند دور و بر برندهایی باشند که حسابی هوای کارمندان شان را دارند. خب وقتی یک برند با کارمندان خودش هم درست رفتار نکند، دیگر چه انتظاری درباره تعاملش با مشتریان باید داشت؟ از آنجایی که جمع بندی فوق هیچ شباهتی به رازهای مخفی ندارد، خیلی از برندها از دهه ها قبل به فکر تعامل بهتر با کارمندان افتاده اند. استراتژی برندینگ کارفرما در چنین گیر و داری به شما برای جلب سریع و بی دردسر نظر مشتریان کمک می کند. 

خیلی از برندها در واکنش به انتظارات مشتریان بی نهایت دیر عمل می کنند. نتیجه کار هم از دهن افتادن معجون مخصوص شان برای خریداران است. یادتان باشد شما در بازار برای همیشه وقت ندارید. بنابراین باید هرچه زودتر دست به کار شده و اوضاع تان را سر و سامان دهید. وگرنه رقبا حتی فرصت نفس کشیدن هم به شما نخواهند داد. هرچه باشد این روزها در بازار آنقدر برندهای رنگارنگ هست که مشتریان نیازی به انتظار بیشتر برای شما نخواهند داشت. 

اگر شما از آن دست کارآفرینانی باشید که همیشه سرشان در حساب و کتاب است، احتمالا به ادعای ما درباره تاثیر برندینگ کارفرما بر روی افزایش تعداد مشتریان با تردید نگاه خواهید کرد. هرچه باشد هیچ چیز به اندازه قیمت های پایین مشتریان را جلب نمی کند. بی شک این ادعا بخشی از حقیقت را در خودش دارد، اما همه ماجرا به قیمت های مناسب ختم نمی شود. اگر اینطوری بود برندهای بزرگ دنیا با قیمت های سرسام آور باید تک تک محصولات روی دست شان باد می کرد. پس به جای اینکه فقط حواس تان به جیب مشتریان باشد، کمی هم به فکر ارزیابی کارمندان از برندتان باشید. اینطوری بین مشتریان به عنوان کسب و کاری که کارمندانش را در اولویت قرار می دهد، شناخته خواهید شد. 

سخن پایانی

برندینگ کارفرما مزایای بسیار زیادی برای شما دارد. ما در این مقاله تا حد امکان بعضی از مزایای مهم آن را با هم بررسی کردیم. با این حال شما نباید فقط به این موارد اکتفا کنید؛ چراکه همیشه کند و کاو در دنیای کسب و کار شما را با دلایل بیشتری برای استقبال از یک استراتژی تازه رو به رو می سازد. پس لطفا به جست وجوی تان در بازار ادامه دهید. بی شک هزار و یک دلیل دیگر برای استفاده از برندینگ کارفرما پیدا خواهید کرد.