pvc-asso.ir
اعتمادآفرینی برای مشتری از راه دور
به گزارش رابط عمومی انجمن به نقل از دنیای اقتصاد، جان مدیری است که روشهایی را برای استفاده از رسانههای دیجیتال کشف کرده تا ارتباطات موثری با مشتریان خود که از نزدیک با آنها ارتباط ندارد، برقرار کند. هدف تیم او این است که به مشتریان برای مدیریت داراییهای نقدی چند میلیون دلاری آنها مشاوره دهد. آنها در کار مشاوره خود، باید استراتژیهای سرمایهگذاری را متناسبسازی کنند تا علایق و نیازهای منحصربهفرد مشتریان برآورده شود. در قلب چنین کاری، باید اعتماد احساسی با مشتریان ایجاد شود.
شرکتها از گذشته شخصا با مشتریان بزرگ خود اعتمادسازی و رابطه برقرار میکردند. اما روشهای قدیمی ارتباط شخصی و پرتماس با مشتریان، دیگر ماندگار نیست. حتی قبل از اینکه پاندمی کووید- ۱۹ هر گونه فرصت تماسهای فردی را حذف کند، کمبود بودجه، گران شدن سفرهای هوایی و هزینههای دیگر، تماس فرد به فرد با مشتریان را به دو یا سه بار در سال کاهش داده بود که این میزان برای ایجاد و حفظ اعتماد، ناکافی بود. شرکتها مجبور بودند از استراتژیهای مجازی استفاده کنند که از یک طرف راحتتر است، اما از طرف دیگر، به خلاقیت، زمان و هدفمندی بیشتری نیاز دارد. در اینجا جان اعتمادی ایجاد میکند که نه سریع است و نه قابل قبول و بنابراین، گواهی است بر اینکه اعتماد شناختی پیشفرض و اعتماد احساسی ماندگار میتوانند بهصورت مجازی پرورش یابند.
جان و تیمش متوجه شدند افزایش تناوب تماسهای ارزشمند، به یک الزام تبدیل شده است. اینگونه تماسها با مشتری، میتوانند با استفاده از طیفی از ابزارهای دیجیتال در دسترس، مثل رسانههای اجتماعی، ویدئوکنفرانس و ایمیل ایجاد شوند. هدف این بود که بتوان فرصتهایی برای تعداد بیشتری از تعاملات به شیوههای متنوع ایجاد کرد. ضرورت دوم، پیدا کردن روشهایی است که مکالمه مجازی را تا حد ممکن فردی کند: این یعنی لباس پوشیدن متناسب با موقعیت جلسه - رسمی بودن یا خودمانی بودن - و نورپردازی مناسب به شیوهای که صورت شما در تصویر کاملا واضح و تا حد امکان تعاملی باشد.
جنبه مهم دیگری از ایجاد چنین اعتمادی وضوح و دقت است: بر خلاف جلسات فردی که یک نفر میتواند ارائهای طولانی در آن داشته باشد، در تعاملات مجازی باید ضروریترین جزئیات را شناسایی کنید و خیلی واضح در چند خط آنها را توضیح دهید. برای جان، این کار به آسانی مرور کردن یک خبرنامه، مقایسه دیدگاههای آن با محتوای پرتفوی مشتری، خلاصه کردن یافتههای آنها در سه خط و پیگیری فوری آن با تلفن است. همچنین میتوان از روشهای خلاقانهتری هم استفاده کرد: او و تیمش با الگو گرفتن از صنایع دیگر، فیلمهایی کوتاه و رنگی درست کردند که بهطور خلاصه، جزئیات یک محصول جدید را در مدت زمانی کوتاهتر و تاثیرگذارتر از روشهای ارائه سنتی توصیف میکرد. همه روشهایی که گفته شد، باعث ایجاد اعتماد شناختی در مشتری میشوند و این حس را در او تقویت میکنند که جان و تیمش به اندازه کافی قابل اعتماد، باتجربه و وارد به کار هستند تا میلیونها دلار را مدیریت کنند.
همچنین جان و تیمش شبکه حرفهای خود را با روشهای تازهای فهرست کردند تا تماس اجتماعی بیشتری با مشتریان برقرار کنند. به عنوان مثال، آنها «گروههای علاقهمندی» خصوصی در رسانههای اجتماعی ایجاد کردند که متناسب با چیزهای مورد علاقه هر مشتری بود. آنهایی که به خوراکی خاصی علاقه داشتند، به یک چالش تست کردن مجازی دعوت میشدند. برای هر فرد، طعمهای مختلفی از آن خوراکی فرستاده میشد سپس از آنها خواسته میشد در یک تماس تصویری با حضور اعضای تیم، نظرشان را اعلام کنند. این تعاملات متناسبسازی شده که صرفا بر فروش متمرکز نبودند، کلید ایجاد روابط غنی مبتنی بر اعتماد هستند و در بلندمدت به نفع روابط کاری تمام میشوند. اعتماد مانند چسبی است که گروههای مجازی را به هم پیوند میدهد و موفقیت کاری را تضمین میکند. گاهی تصورات مرسوم از اعتماد که بر تعاملات معتبر و تکرارشونده در طول زمان تکیه دارند، برای کار شما لازم هستند. گاهی دیگر لازم است صرفا در هر شرایطی اعتماد کنید، مگر اینکه خلافش ثابت شود.
خلاصهای از اعتمادآفرینی در تیمهای دورکار
به اندازه کافی استفاده کنید. یک اعتماد ناقص یا اشتباه، که برای به دست آوردن اطلاعات یا انجام کار کافی است، در دورکاری مهم است. بدانید و مشخص کنید که کدام اطلاعات برای تشخیص اینکه اقدامات یا گفتههای یک نفر برای کار مشترکی که باید انجام دهید، قابل اطمینان است.
بهترینها را تصور کنید. در صورت لزوم، میتوانید خیلی سریع برای اعضای تیمی که میخواهید یک وظیفه مشترک را انجام دهید، اعتماد ایجاد کنید. اطلاعاتی که نیاز دارید بر اساس آن قابلیت همکاران را مشخص کنید چک کنید و همزمان با جمعآوری این اطلاعات، مشخص کنید آیا میخواهید این اعتمادآفرینی را ادامه دهید یا نه.
دانش مستقیم به دست آورید. این کار برای آن است که فضایی را که اعضای تیم در آن کار میکنند، بهتر بشناسید.
واکنش خود را بررسی کنید. داشتن یک لنز همدلانه که به شما امکان دهد ببینید دیگران چگونه شما و فعالیتهای شما را تجربه میکنند، به اطلاعات قدرتمندی منجر میشود که کمک میکند روابط اعتمادآفرین معناداری را پرورش دهید.
خودتان را به اشتراک بگذارید. اعتماد احساسی که ایجاد آن بدون مزیت زمان و نزدیک بودن سخت است، احساس اهمیت قائل شدن به صورت دوطرفه را بر اساس پیوندهای احساسی مثبت، بین همکاران القا میکند. بنابراین، به اشتراک گذاشتن اطلاعاتی از خودتان، کمک میکند به اعضای تیم نزدیکتر شوید.
مسیرهای جدید ایجاد کنید. مراقب نیازهای مشتریان خود باشید و تجربیات مجازی که اعتماد شناختی و احساسی آنها را افزایش میدهد، ایجاد کنید. ابزارهای دیجیتال میتوانند به شکل منحصر به فردی، تجربیات معنادار با مشتری ایجاد کنند که به آنها نشان میدهد برایتان مهم هستند و شما قابل اعتماد هستید.
نظرات