pvc-asso.ir
تعریف شاخص پلیمرها برای اولینبار
این مطلب به معنی این است که نیاز به تعریف یک شاخص قیمتی مخصوص بازار پلیمرها حس میشود. بهصورت دقیقتر ملاک کلی بازار از نوسان قیمتها و حجم تغییر نرخ بیشتر از حالت واقعی، چهرهای نسبی همراه با اما و اگرهای خاص خود را دارد و هر روز با بررسی قیمتهای ثبت شده به نسبت قیمت روز قبل، جریان غالب در بازار را گزارش میکنیم. این مطلب به خودی خود نشان میدهد که بازار پلیمرها برای مخابره و بررسی دقیقتر به یک شاخص قیمتی نیاز دارد تا بتوان واقعیتهای موجود در این بازار را با صراحت بیشتری پیگیری و مخابره کرد.
سادهترین ویژگی تاثیرگذار بر این بازار که در هفتهها و ماههای گذشته چندینبار مورد اشاره قرار گرفته است؛ حجم معاملات، حجم عرضه و حجم تقاضاست. این اعداد خود نشان میدهد که جریان غالب معاملاتی در بازار چگونه است. جذابیت خرید به چه میزان تغییر کرده و همچنین میل به خرید، نگهداری، انبارداری و یا تولید در صنایع تکمیلی به چه میزانی است. این آمارها خود اطلاعات ذیقیمتی را به فعالان بازار ارائه میکند؛ آنهم در شرایطی که درصد معامله عرضهها یا نسبت تقاضا به عرضه نیز قابلمحاسبه است که در کل میتواند وضعیت معاملاتی و حتی موجودی انبارها را با یک تخمین نسبی ارائه کند. همین ویژگیها به خودی خود مهمترین محرکهای رشد و یا کاهش قیمتها را نشان میدهد و دورنمای بهتری از وضعیت بازار و پتانسیل نوسان نرخ را تعریف میکند.
چیزی که بازار بیش از حجم معاملات به آن احتیاج دارد، برآوردی دقیق و منطقی از نوسان قیمتهاست. بهصورت دقیقتر بازار پلیمرها بیش از سایر بازارهای مشابه به یک شاخص قیمتی نیاز دارد تا با توجه به اهمیت هر گرید یا گروه کالایی، بتواند چهرهای منطقی از واقعیتهای قیمتی را به روشنی مخابره کند. این مطلب در گذشته نیز بارها مورد بررسی و اشاره قرار گرفته است و میتوان به صراحت عنوان کرد که بازار پلیمرها شاخص قیمتی میخواهد.
در زمانی که این نیاز تشخیص داده شد مسیر اجرای آن نیز باید طرحریزی شود. برای تعریف شاخص در جهان روندهای مختلفی بهکار گرفته شده که بررسی تمامی آنها به زمان و فضای بیشتری نیاز دارد. سادهترین شیوه نگارش شاخص، استفاده از دادههای هموزن است یعنی برای هر فاکتور قیمتی یک وزن مشخص طراحی شده و در نهایت همه فاکتورها به یک میزان اهمیت مورد محاسبه قرار میگیرد. بهعنوان مثال در شاخص بورس فلزات لندن موسوم به LMEX یا همان LME INDEX از همین رویکرد استفاده میشود.
چیزی که در سالهای اخیر با جذابیت بیشتر مطرح شده است استفاده از شاخصهای وزنی است یعنی در بورسهای کالایی با حجم گسترده کالاها و ویژگیهای فنی و فیزیکی متفاوت؛ برای هر داده و یا هر گروه کالایی یک وزن مشخص در نظر گرفته میشود و بر اساس اهمیت آن شاخصی منحصربهفرد برای هر بازار تعریف میشود. بهعنوان نمونه شاخصهای کالایی CRB و یا GSCI هر دو به این گونه تعریف میشود، اگرچه در یک شاخص وزن حاملهای انرژی در جداول موجود بیشتر و در یک شاخص دیگر اهمیت کمتری به آن تخصیص داده میشود. از سوی دیگر در شاخص GSCI بهجای قیمتهای نقدی از قیمتهای آتی استفاده میشود که تا حدودی ویژگیهای آیندهپژوهی را نیز در بر داشته باشد. درخصوص بازار پلیمرهای بورس کالا نیز بهترین رویکرد را میتوان در همین مسیر تعقیب کرد یعنی با فرض اهمیت هر گروه کالایی میتوان یک وزن به آن اختصاص داد و از مجموع متوسط قیمتی آن به همراه وزن اختصاصیافته به یک شاخص قیمتی دستیافت. این شیوه را باید در عین سادگی بسیار مهم ارزیابی کرد آنهم در شرایطی که اوضاع بازار پلیمرها در سالجاری به نسبت مدت مشابه سال قبل با تغییراتی جدی همراه شده است و تغییرات بنیادین در این بازار را شاهد هستیم. همین تغییرات سریع به این معناست که ذات و شیوه نگارش شاخص باید در دورههای زمانی مختلف تغییر کند و جدول تعیین نرخ و یا فرمولهای قیمتی از یک انعطاف عمومی برخوردار باشد.
بهعنوان یک نمونه مشخص حجم معامله پلیمرها در سالجاری در بورس کالای ایران بیش از ۲۰ درصد رشد داشته که نشان میدهد روند مطلوبی در مسیر توسعه این بازار ثبت شده است. بهصورت دقیقتر تا اوایل آبانماه حجم دادوستد پلیمرها در بورس کالا به رقمی نزدیک به ۲ میلیون تن رسیده و اگر همین روال تا پایان سال حاکم باشد، بزرگترین رکورد داد و ستد پلیمرها در بورس کالایایران به ثبت خواهد رسید. این در حالی است که تاکنون ارزش معاملات پلیمرها در بورس کالا نزدیک به ۹۳ درصد رشد داشته است. همین موارد به این معنی است که بازار به دادهای متقن برای تعیین نوسان قیمتها بهصورت کلی نیاز دارد. این در حالی است که در بازار محصولات پتروشیمی با محوریت پلیمرها شاهد هستیم که بخش اعظم گروههای کالایی اغلب در یک مسیر مشخص و یکسان نوسان میکنند و البته تفاوت در نوسان نرخ به دلیل عرضه و تقاضا و قیمت تمام شده و هزینههای جانبی را هم نمیتوان از نظر دور کرد.
بهعنوان یک نمونه مشخص شاخص پلتس بهعنوان یکی از فراگیرترین شاخصهای قیمتی در بازارهای جهانی محصولات پتروشیمی با محاسبه چند کالای مهم و با اتخاذ وزن یکسان توانستهاست تا یک شاخص فراگیر را تعریف کند که بهرغم سادگی آن حتی در شرایط فعلی جهانشمول است. این موارد در نهایت به این معنی است که این بازار را میتوان در صورت بررسیهای دقیق و فراگیر با دقت بالایی رصد کرد و به کمک همین شاخصهای قیمتی رخدادهای زیرپوستی بازار را سریعتر از حد انتظار مورد ارزیابی قرار داد.
با توجه به موارد فوق هماکنون دو گروه اطلاعات از معاملات بورس کالا در دسترس هستند یکی آمارهای حجمی از حجم معاملات و وضعیت عرضه و تقاضا و دیگری آمارهای قیمتی که به کمک شاخص قیمت پلیمرها از پتانسیل اطلاعرسانی بالایی برخوردار است؛ همپوشانی این دو گروه از اطلاعات دادههای جذابی را برای تحلیل به ارمغان میآورد اگرچه هنوز هم کافی نیست. بهصورت دقیقتر نیاز است تا به جز آمارهای بورس کالا، به دادههای بازار آزاد نیز استناد شود و به کمک قیمتهای موجود و با فرض اشراف اطلاعاتی به رخدادها میتوان شاخص قیمتی برای بازار آزاد هم تعریف کرد که البته اما و اگرهای خاص خود را دارد.
همانگونه که عنوان شد شیوه نگارش شاخص قیمتی بازار پلیمرها که از این پس از آن بهعنوان شاخص پلیمرهای «دنیای اقتصاد» یاد میکنیم بسیار ساده ولی قدرتمند است و میتوان گفت که تلفیقی از شیوه شاخصنویسی بازارهای کالایی برجسته در جهان همچون CME و همچنین با تکیه بر تجربیات نگارش شاخص پلتس ایجاد شده است. بهصورت دقیقتر در ابتدا مهمترین گروههای کالایی در بازار پلیمرها را در ۱۲ گروه کالایی طبقهبندی کردیم.
۱۱ ردیف اصلی با توجه به حجم معاملات بیشتر آنها پلیاتیلنهای ترفتالات بطری و نساجی، پلیاتیلنهای سبک فیلم، سبک خطی، سنگین تزریقی، سنگین بادی، سنگین فیلم و سنگین اکستروژن و گریدهای لوله، پلیپروپیلنهای شیمیایی و نساجی و PVC است و البته در ردیف دوازدهم؛ پلیاستایرنها به همراه پلیاتیلن سنگین دورانی به دلیل ویژگیهای فنی در یک گروه گنجانده شده است. از لحاظ حجم نزدیک به ۹۵ درصد بازار و از لحاظ ارزش نزدیک به ۹۴ درصد بازار در همین گروههای کالایی تجمیع شده است.
حال با توجه به حجم معاملات این گروهها در ۷ ماهه نخست امسال میتوان یک وزن منطقی به متوسط قیمتهای کشف شده در این بازار اعطا کرد و همین ویژگی به نسبت ساده موجب خواهد شد تا تکانههای قیمتی با تفاوت در حجم عرضه و تقاضا برجستگی بیشتری داشته باشد. از سوی دیگر به کمک همین ویژگی میتوان برای هر گروه کالایی همچون PVC یا پلیپروپیلنهای شیمیایی یا نساجی اقدام به تعریف یک شاخص قیمتی مجزا کرد و نوسان بهای این گروههای کالایی در نهایت با دقت بالایی در دورههای زمانی مشخص قابل مخابره خواهد بود.
از ویژگیهای دیگر این شاخص قیمتی امکان تعیین خروجی شاخص بهصورت ریال است یعنی شاخص قیمتی اعلامی را میتوان با ریال مورد مخابره قرار داد و بازار هم به کمک همین مطلب ساده نگاه دقیقتری نسبت به واقعیتهای معاملاتی خواهد داشت.
ویژگی دیگر این شاخص قیمتی تأثیرگذاری مستقیم آن بر دورنمای قیمتها در بازار آزاد است یعنی شاخص قیمتی اعلامی بر قیمتهای کشف شده ( نهایی) در بورس کالا تمرکز دارد و در صورت هر تغییر در این مسیر با فرض توجه به حجم معاملات و وضعیت عرضه و تقاضا در بورس، میتوان همین شرایط را برای هفته بعد در بازار آزاد انتظار داشت.
بهعنوان یک مثال مشخص متوسط بهای پلیمرها در ۷ ماهه نخست امسال در بورس کالا رقم ۶۳ هزار و ۴/ ۷۹۹ ریال محاسبه شده است اگرچه نرخهای موجود بسیار بیشتر از این رقم است. همین مطلب خود گواهی مهم از رشد قیمتها در بازار آزاد به شمار میرود. روزهای آینده نوسان نرخ و نمودار شاخص قیمتی را مشاهده خواهید کرد و به این موارد بیشتر خواهیم پرداخت.
منبع: دنیای اقتصاد
نظرات