از مهمترین تحولات مهم منطقهای میتوان به تمرکز بر پروژههای پیشرفته در کشورهایی مانند عربستان سعودی اشاره کرد که سرمایهگذاریهای عظیمی روی پروژههای «از نفت به مواد شیمیایی» (Crude-to-Chemicals) انجام دادهاند تا ارزش افزوده بیشتری از زنجیره تولید به دست آورند. همینطور میتوان به همگرایی شرکتها در برخی کشورها (مانند عمان و قطر) اشاره کرد. به عبارتی شرکتهای تولیدکننده نفت و پتروشیمی خود را ادغام کردهاند تا هزینههای عملیاتی کاهش یابد و یکپارچگی بیشتری در زنجیره تامین ایجاد شود. گزارش Fitch Solutions در خصوص تحولات پتروشیمیها در سال ۲۰۲۴ بر چالشها، فرصتها و استراتژیهای تولیدکنندگان پتروشیمی بهویژه در خاورمیانه تمرکز دارد. محورهای مهم این گزارش عبارتند از:
۱) تحلیل بازار و استراتژیها
• تمرکز بر کاهش هزینهها: بسیاری از شرکتهای پتروشیمی در خاورمیانه مانند SABIC (عربستان) و صنایع پتروشیمی قطر (QP) با کاهش هزینههای عملیاتی و سرمایهای (Capex) تلاش دارند تا سودآوری خود را در شرایط چالشبرانگیز حفظ کنند. این اقدامات شامل ادغام شرکتهای تابعه و ایجاد ساختارهای یکپارچه برای مدیریت بهتر زنجیره تامین است.
• سرمایهگذاری در پروژههای با فناوری بالا: کشورهای خاورمیانه، بهویژه عربستان، سرمایهگذاریهای کلانی در پروژههای «از نفت به مواد شیمیایی» (Crude-to-Chemicals) انجام دادهاند. این پروژهها میتوانند ارزش افزوده بیشتری ایجاد کرده و وابستگی به صادرات نفت خام را کاهش دهند.
۲) چالشهای صنعت پتروشیمی
• مازاد عرضه جهانی: در ۲۰۲۴، ظرفیت تولید بسیاری از محصولات پتروشیمی، بهویژه پلیمرها و اتیلن، فراتر از تقاضای جهانی است. این وضعیت، فشار زیادی بر قیمتها وارد کرده و سودآوری را کاهش داده است. این چالش برای کشورهای خاورمیانه نیز وجود دارد، با این حال، هزینه پایین خوراک به این کشورها مزیت نسبی میدهد.
• نوسانات در تقاضای آسیا: با وجود رشد اقتصادی در چین و هند، نرخ رشد تقاضا در چین کمتر از پیشبینیها بوده است، که بخشی از آن به دلیل کاهش مصرف داخلی و نوسانات صادراتی ناشی از سیاستهای جهانی است.
• مقررات زیستمحیطی سختگیرانه: تولیدکنندگان باید فرآیندهای تولید خود را مطابق با قوانین سختگیرانه جهانی برای کاهش انتشار کربن تغییر دهند. این امر نیازمند سرمایهگذاری در فناوریهای پیشرفتهتر و پاکتر است، که هزینههای تولید را افزایش میدهد
۳) فرصتها و مزیتهای خاورمیانه
• خوراک ارزان: دسترسی به گاز طبیعی و نفت خام ارزان، خاورمیانه را به یکی از رقابتیترین مناطق جهان برای تولید پتروشیمی تبدیل کرده است. این مزیت همچنان برتری تولیدکنندگان منطقهای را تضمین میکند.
• تقاضای پایدار در آسیا: بازارهای چین و هند همچنان موتور محرک تقاضای محصولات پتروشیمی هستند. رشد صنایع بستهبندی، خودروسازی و ساختوساز در این کشورها، فرصتهای بزرگی برای صادرات ایجاد میکند.
• ادغام و تنوعسازی: پروژههای ادغامی، مانند ادغام شرکتهای دولتی در عمان (OQ) و قطر، به کاهش هزینههای مدیریتی و ایجاد ساختارهای کارآمدتر کمک میکنند. همچنین تمرکز بر تولید محصولات با ارزش افزوده بالا، از جمله مواد پیشرفته و سازگار با محیطزیست، در حال افزایش است.
در شکلگیری و راهاندازی مجتمعهای پتروشیمی مختلف در داخل باید توجه خاصی به حاشیه سود واحدهای مختلف پتروشیمی در جهان داشته باشیم که به بررسی آن میپردازیم.
حاشیه سود در صنعت پتروشیمی جهانی بسته به محصول و منطقه متفاوت است و عوامل متعددی مانند قیمت خوراک، مازاد عرضه در بازار و بهبود تقاضا وجود دارد. به طور متوسط، حاشیه سود در صنعت پتروشیمی در سطح جهانی به شرح زیر است:
زنجیره اتیلن (پلی اتیلن، اتیلن گلایکول): حاشیهها اغلب به دلیل تقاضا در مقیاس بزرگ در بستهبندی و کالاهای مصرفی بیشتر است. با این حال، افزایش ظرفیتهای جدید در چین و خاورمیانه بر این حاشیهها فشار آورده است. برای پلی اتیلن، حاشیه سود معمولا بین ۱۰ تا ۲۰درصد بسته به منطقه است.
زنجیره پروپیلن (پلی پروپیلن، آکریلونیتریل): این زنجیره معمولا به دلیل رقابت بیشتر و در دسترس بودن مسیرهای تولید جایگزین (به عنوان مثال، کارخانههای PDH )سودآوری کمی در مقایسه با اتیلن دارد. میانگین حاشیهها در حدود ۸تا۱۵درصد است.
آروماتیکها (بنزن، زایلین، تولوئن): حاشیه سود برای مواد آروماتیکی مانند بنزن و پارازایلین متاثر از قیمت نفت خام و عدمتعادل عرضه و تقاضاست. به عنوان مثال حاشیه سود بنزن بین ۵ تا ۱۰ درصد، حاشیه سود تولوئن بین ۸ تا۱۲درصد یا میانگین حاشیه سود تولید ریفرمیت معمولا بین ۴تا۸درصد متغیر است، زیرا تا حد زیادی به نقش آن به عنوان یک ترکیب برای بنزین یا به عنوان ماده اولیه برای تولید معطر (بنزن، تولوئن و استخراج زایلین) مرتبط است.
متانول: تقاضای بالا برای فرآیندهای متانول به الفین (MTO)، بهویژه در چین، از حاشیه حمایت میکند. با این حال، به بهرهبرداری رسیدن ظرفیتهای جدید در سرتاسر جهان، سودآوری را به ۸ تا ۱۲درصد بسته به مکان و در دسترس بودن مواد اولیه کاهش داده است.
مواد شیمیایی ویژه و مشتقات با ارزش بالا و محصولات پاییندستی: این بخشها اغلب از حاشیههای بالاتری برخوردار هستند، معمولا بیش از ۲۰ درصد، به دلیل رقابت کمتر و موانع ورود فناوری بالاتر.
پویایی زنجیره تامین جهانی، عوامل ژئوپلیتیکی و هزینههای مواد اولیه (به عنوان مثال، نفتا در مقابل گاز طبیعی) نیز نقش مهمی در تعیین سودآوری این زنجیرهها ایفا میکنند. مناطقی که به مواد اولیه ارزانقیمت دسترسی دارند، مانند خاورمیانه و ایالات متحده، از نظر حاشیه دارای مزیت رقابتی هستند.
صنعت پتروشیمی ایران
وضعیت صنعت پتروشیمی کشور را میتوان در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار داد:
۱. افزایش تولید و صادرات
طبق گزارش دبیرکل انجمن صنفی کارفرمایان صنعت پتروشیمی، تولید این صنعت با رشد ۸ درصدی از ۳۸ میلیون و ۲۰۰هزار تن در ۶ ماه اول سال ۱۴۰۲ به ۴۱ میلیون و ۲۰۰هزار تن محصول در نیمه اول سال رسید. همچنین ارزش صادرات این محصولات به ۷ میلیارد دلار رسید که جهشی چشمگیر در مقایسه با ۳.۶ میلیارد دلار سال قبل است. این رشد ناشی از افزایش تناژ تولید و ارزآوری بیشتر بوده است.
۲. پروژههای توسعهای
ایران حدود ۸۰ پروژه در حوزه پتروشیمی در دست اجرا دارد که با اتمام آنها ظرفیت تولید سالانه به ۱۷۱ میلیون تن خواهد رسید. سرمایهگذاری در این طرحها بالغ بر ۵۵ میلیارد دلار برآورد شده است.
۳. عملکرد نامتوازن
برخی واحدها، مانند پتروشیمی اصفهان، تنها ۲۰درصد ظرفیت اسمی خود را تولید کردهاند، اما شرکتهایی مانند پتروشیمی نوری عملکرد خوبی داشته و ظرفیت تولید مطلوبی ارائه کردهاند.
در حالی که بازار جهانی پتروشیمی با روندهای مثبت روبهرو است، ایران با افزایش تولید و صادرات توانسته است نقش موثری در این صنعت ایفا کند. با این حال، برای افزایش رقابتپذیری نیاز به بهرهوری بهتر در واحدهای تولیدی ضعیفتر و تسریع پروژههای در حال اجرا وجود دارد.
۴. افزایش نرخ دلار نیمایی و دلار آزاد
افزایش نرخ دلار نیمایی و اعطای مجوز به شرکتهای پتروشیمی در خصوص فروش ارز آنها در بازار توافقی ارز نقش بسیار مهمی در سودآوری شرکتهای صنعت پتروشیمی خواهد داشت و تجربه نشان داده است که خصوصیسازیهای موفق توانسته است نقشآفرینی پرجلوهای در اقتصاد کشور داشته باشد. بنابراین افزایش حاشیه سود شرکتهای پتروشیمی میتواند به بهبود وضعیت جریانهای نقدی این شرکتها برای اجرای پروژههای پاییندستی با تولید محصولات با ارزش افزوده بالاتر منجر شود.
۵. تثبیت نرخ خوراک شرکتهای پتروشیمی تا پایان برنامه هفتم توسعه
طبق گزارش سایت hydrocarbonprocessing، کل میزان خوراک مصرفی پتروشیمیهای ایران معادل حدود ۱.۴ میلیون بشکه نفت خام در روز است. این مقدار شامل گاز طبیعی، اتان، میعانات گازی، نفتا و دیگر خوراکهای هیدروکربوری است که از منابع داخلی تامین میشود. ایران ظرفیت قابلتوجهی برای افزایش خوراک دارد، بهویژه از طریق پروژههای در حال توسعه در میدانهای گازی مانند فازهای جدید پارس جنوبی.
با تثبیت نرخ خوراک شرکتهای پتروشیمی در برنامه هفتم توسعه میتوان به ثبات آینده این شرکتها از حیث نرخ خوراک و سوخت مطمئن بود و برنامهریزیهای کلان را پایهریزی کرد.
نقش برنامه هفتم توسعه در صنعت پتروشیمی کشور
طبق گزارش نیپنا، هماکنون ۲.۸درصد از ظرفیت پتروشیمی جهان و حدود ۲۸درصد ظرفیت این صنعت در منطقه سهم ایران است و با برنامهریزیهای انجامشده، ظرفیت صنعت پتروشیمی در افق برنامه هفتم توسعه افزایش چشمگیری مییابد، اما نکته قابلتوجه این است که برای دستیابی به اهداف توسعهای تا پایان برنامه هشتم توسعه، نیازمند سالانه حداقل ۷ میلیارد دلار سرمایهگذاری هستیم. دستیابی به این عدد و تحقق آن، یکی از زمینههای مهم همکاری دولت و صنعت پتروشیمی است، زیرا صنعت پتروشیمی بهتنهایی نمیتواند این سرمایهگذاری قابلتوجه و بلندمدت را به سرانجام برساند.
برای تحقق این برنامهریزی، راهکارهایی پیشبینی شده است؛ از جمله اینکه شرکت ملی صنایع پتروشیمی بستههای سرمایهگذاری را در قالب برنامه هفتم توسعه تدوین و معرفی کرده است تا فعالان بازار سرمایه و سرمایهگذاران بتوانند از این روشهای نوین تامین مالی استفاده کنند.
در برنامه هفتم توسعه، نرخ رشد ۸ درصدی اقتصاد و صادرات غیرنفتی سالانه ۲۳ درصدی برای کشور، پیشبینی شده که شامل صنعت پتروشیمی نیز میشود. ظرفیت ۹۶ میلیون تن فعلی طی چند دهه و عبور از شرایط سخت تحریم محقق شده و برای تحقق افزایش ظرفیت در برنامه هفتم و هشتم توسعه، نیازمند تعاملی چندجانبه بین بخش خصوصی و دولت هستیم و یکی از موضوعات مهم در بلندمدت، تامین خوراک پایدار برای صنعت پتروشیمی است.
در پایان میتوان به ارائه راهکارهایی برای تامین زیرساختهای توسعه صنایع پاییندستی پتروشیمی اشاره کرد:
- توسعه بخش گاز از طریق سرمایهگذاری بخش خصوصی و درنظر گرفتن بخشی از سود شرکتهای مصرفکننده گاز به توسعه فازهای پارس جنوبی در قالب قراردادهای BOT ۱۰ ساله و منتفع شدن این شرکتها از مزایای استحصال گاز هم به صورت مستقیم از محل فروش گاز و هم به صورت غیرمستقیم نبود قطعیهای مکرر در گاز صنایع.
- پایبندی دولت و دولتهای بعدی به نرخ خوراک پتروشیمیها و برقراری مستمر مزیت رقابتی گاز و خوراک و سوخت این صنایع در بلندمدت نسبت به رقبای منطقه جهت افزایش توان همافزایی و تولید محصولات با ارزش افزوده بالاتر.
- توسعه و ایجاد نیروگاههای برق خصوصی در شهرکهای صنعتی و مجتمعهای پتروشیمی به منظور اتکای کمتر صنایع داخل به شبکه برق داخلی و کاهش میزان قطعی برق صنایع.
- واگذاری خصوصی صنایع به معنای تمام به بنگاههای خصوصی و حتی به بانکهای معتبر جهت توسعه بنگاههای خصوصی و حمایتهای پوششی.
- انتشار اوراق قرضه قابل تبدیل به سهم برای مشارکت سرمایههای بخش خصوصی و حتی سرمایهگذاران حقیقی برای مشارکت در اقتصاد کشور.
- ارائه تخفیفهای بیشتر خوراک نفت به شرکتهای پالایشی و پتروشیمی و توسعه صنایع پالایشگاهی با تولید محصولات با کیفیت بهتر و در نهایت در پلن بعدی اختصاص بخشی از سود این شرکتها به مشارکت با شرکتهای پتروشیمی در قالب طرحهای ادغامی برای تاسیس و توسعه شرکتهای تولید از نفت به مواد شیمیایی Crude-to-Chemicals با کمک فناوریهای نوین و شرکتهای دانشبنیان در این زمینه.
امیرعباس کریمزاده / تحلیلگر حوزه پتروشیمی
نظرات