pvc-asso.ir
شلیک مالیات بر ارزش افزوده بر پیکر تکیده تولید!
افزایش مالیات بر ارزش افزوده از فروردین ۱۴۰۳، بدترین خبر برای مشارکت مردم در اقتصاد است، زیرا با افزایش فشار مالیاتی به تولید و مردم، ضربهای اساسی به بخش مولد اقتصاد خواهد زد. این خبر را سازمان امور مالیاتی در ۲۹ اسفند اعلام کرده است که طبق بودجه ۱۴۰۳ و با مصوبه مجلس! به افزایش مالیات بر ارزش افزوده پرداخته و اخیراً خود را مبری از دست داشتن در افزایش مالیات بر ارزش افزوده دانسته است. این در حالی است که در ماده ۲۷ لایحه برنامه هفتم توسعه ارسالی از سوی دولت به مجلس، صراحتاً به پیشنهاد متولی مالیاتی کشور، درخواست اخذ مالیات بر ارزش افزوده ۱۳ درصدی را داشته است و حتی پیش از رد کلیات بودجه ۱۴۰۳، در لایحه بودجه ۱۴۰۳، حکمی جهت افزایش یک درصدی مالیات بر ارزش افزوده باز هم به پیشنهاد سازمان امور مالیاتی گنجانده بودند و این موضوع نشان از این دارد که اتفاقاً بالعکس ژست رسانهای سازمان امور مالیاتی، این سازمان نقش پررنگی در افزایش فشار مالیاتی بر مردم و تولید با افزایش مالیات بر ارزش افزوده دارد.
در رابطه با نقش مخرب مالیات بر ارزش افزوده در اقتصاد ایران، این نکته واضح است که اخذ مالیات بر ارزش افزوده یک رویکرد غلط مالیاتی است که حال با افزایش آن، ضربه بیشتری بر پیکره تولید و قدرت خرید مردم و همچنین افزایش تورم در کشور خواهد داشت. در شرایطی که طبق آمارهای مختلف، بیش از نیمی از اقتصاد ایران به شکل زیرزمینی و غیررسمی فعالیت دارد، اخذ مالیات بر ارزش افزوده آن هم در شرایطی که یک بار مالیات بر عملکرد بنگاه تولیدی اخذ میشود، به معنای افزایش فشار مالیاتی به تولید، اخذ مالیات مضاعف از تولید و در نهایت کاهش رقابتپذیری تولید را به همراه خواهد داشت.
نکته بسیار مهم در زمینه سابقه اخذ مالیات بر ارزش افزوده، ابتدا در کشورهای اروپایی این موضوع مطرح شده است و پس از پیوستن به تجارت جهانی و تبادل کالا بدون تعرفه و عوارض ورودی کالاها، کشورهای اروپایی برای دور زدن تجارت آزاد و با ابداع مالیاتی موسوم به مالیات بر ارزش افزوده تولید کالاها! به دنبال اخذ هزینه اضافی بر واردات کالاها از خارج از کشور بودند تا بتوانند سیاستهای حمایتی تولید داخل را به صورت توأمان به کمک مالیات جدید ابداعی خود، یعنی مالیات بر ارزش افزوده پیادهسازی کنند و به این شکل مالیات بر ارزش افزوده برای اولین بار در کشورهای اروپایی به اجرا درآمد که بعدها به عکس هدف خود تبدیل شد و در کل زنجیره ارزش تولید یک کالا، از هر بخش مولد و غیرمولد که کالا در آن چرخش داشته و در نهایت به دست مصرفکننده نهایی میرسد، مالیات بر ارزش افزوده اخذ خواهد شد. این مالیات ضدتولید و ضدمصرف، با لعابی به رنگ شفافیت مالی در کشورهای دیگر نیز اجرایی شد و در ایران نیز در دولتهای نهم و دهم به اجرا درآمد، ولی نه تنها شفافیتی در جریان کالا و خدمات کشور به واسطه اخذ مالیات بر ارزش افزوده ایجاد نشد، بلکه ضربهای اساسی به تولید و بخش مولد شفاف اقتصاد زد تا جایی که پس از اجرای این قانون، افزایش حجم اقتصاد زیرزمینی نیز شدت گرفته است.
نکته بسیار مهم، عدم اخذ مالیات بر ارزش افزوده در مهد لیبرال دنیا یعنی امریکاست؛ در امریکا مالیات بر ارزش افزوده اخذ نمیشود و به جای آن، مالیات بر مصرف تنها از زنجیره آخر و مصرفکننده نهایی با نرخهای مالیاتی متفاوت و متعدد اخذ میشود، بنابراین این پایه مالیاتی ابداعی از سوی اروپاییها برای جلوگیری از واردات کالاهای تولید مشابه داخل، به ابزاری جهت سرکوب فضای شفاف و مولد اقتصاد ایران تبدیل شده است که نه تنها به هیچ نتیجه و شفافیتی خاصی در شناسایی جریان کالا و خدمات دست نیافته است، بلکه حالا با افزایش مالیات بر ارزش افزوده در سال جاری، یک تهدید بزرگ علیه تحقق شعار سال و کاهش مشارکت مردم در جهش تولید کشور خواهد شد.
تأکید بر ضربه بزرگ افزایش مالیات بر ارزش افزوده بر پیکره تولید کشور از سه بخش عمده نشئت میگیرد.
اولین و مهمترین اثر افزایش مالیات بر ارزش افزوده، تورمی است که بر اقتصاد تحمیل میکند و به دنبال آن نیز مسئله کاهش قدرت خرید مردم است که این مسئله و به خصوص تورم آن در جامعه، موجب ضربه به تولید کشور خواهد شد.
دومین اثر بزرگ ضدتولیدی افزایش مالیات بر ارزش افزوده، وجود بخش بسیار بزرگ غیرشفاف و زیرزمینی در اقتصاد ایران است که یک ریال مالیات پرداخت نمیکند و در هر بخشی از اقتصاد و تولید یا توزیع کالاها به شکل شبکهای گسترده از کسبوکارهای زیرزمینی در اقتصاد ایران نیز وجود دارند. در این شرایط افزایش مالیات بر ارزش افزوده به عاملی برای ضربه خوردن تولید شفاف اقتصادی تبدیل خواهد شد و هزینههای تولید را افزایش خواهد داد و در نتیجه کاهش رقابتپذیری بخش مولد شفاف کشور، سه مسیر تداوم تولید با وجود کاهش جذابیت و رقابتپذیری، تعطیلی تولید یا پیوستن به جرگه کسبوکارهای زیرزمینی را طی خواهد کرد که هر سه مسیر در نهایت ضربهای بسیار بزرگ بر بخش مولد اقتصاد کشور خواهد زد.
سومین اثر ضدتولیدی افزایش مالیات بر ارزش افزوده نیز از محل کاهش تقاضا در جامعه به وقوع میپیوندد، با افزایش مالیات بر ارزش افزوده به طور تناسبی، خرید یک کالا نیز نسبت به گذشته گرانتر خواهد شد و در نتیجه به دلیل افزایش قیمت محصول برای مصرفکننده نهایی کالا، تمایل به خرید نسبت به قبل کاهش پیدا خواهد کرد و در نتیجه این تحمیل بار مالی به مصرف مردم، شاهد کاهش تقاضا خواهیم بود که در نتیجه آن، تولید در یک نقطه تعادلی ضعیفتر نسبت به سال گذشته قرار خواهد گرفت و از این نظر افزایش مالیات بر ارزش افزوده، موجب ضربه به تولید و کاهش تولیدات کشور خواهد شد. بنابراین افزایش مالیات بر ارزش افزوده که با پیشنهاد مستقیم سازمان امور مالیاتی در لوایح برنامه هفتم توسعه و بودجه ۱۴۰۳ نیز آمده بود و حالا با تأیید مجلس به قانون تبدیل شده است، اثرات بسیار بدی بر پیکره تولید کشور وارد خواهد کرد و با سه اثر مشخص افزایش تورم، کاهش تقاضای کلی جامعه و افزایش هزینههای بخش مولد و شفاف اقتصاد در مقابل بخش بزرگی از اقتصاد زیرزمینی در ایران، نه تنها تهدیدی برای جذابیت تولید کشور است، بلکه با کاهش رقابتپذیری دولت نیز موجب خواهد شد که مشارکت مردم در تولید شدیداً کاهش یابد و به این ترتیب ضدیت این اقدام سازمان امور مالیاتی با تحقق شعار سال کاملاً واضح است.
ضربه به تولید و کاهش رقابتپذیری بخش مولد و شفاف اقتصاد، اثر مخرب افزایش مالیات بر ارزش افزوده
سهراب دلانگیزان، استاد اقتصاد دانشگاه رازی درخصوص افزایش یک درصدی مالیات بر ارزش افزوده به «جوان» میگوید: در کتابهای درسی اقتصاد، از مالیات بر ارزش افزوده به عنوان کارخانه پولسازی برای دولت یاد میشود. این نوع مالیات به شدت سهلالوصول است.
وی میافزاید: هر کسی هر چیزی که بفروشد، ۱۰ درصد از آن به عنوان مالیات بر ارزش افزوده به حساب دولت واریز میشود. موضوع مهم این است که به اندازه مالیات بر ارزش افزوده به قیمتها اضافه میشود. بنابراین، افزایش هزینههای تولید را خواهیم داشت. به طور مثال، اگر الان ۴۰ درصد تورم داریم، ۱۰ درصد از آن ذاتاً مربوط به مالیات بر ارزش افزوده است.
دلانگیزان تصریح میکند: اعمال فشار مالیاتی به مردم به معنی کاهش قدرت خرید آنهاست که در نهایت به تولید ضربه میزند. وقتی تولیدکنندگان متضرر شوند و نتوانند به فعالیت ادامه دهند، شاهد افزایش بیکاری هستیم.
این استاد اقتصاد دانشگاه خاطرنشان میکند: مالیات بر ارزش افزوده که به راحتی اخذ میشود، نیازمند مقررات دقیقی در نحوه هزینه کرد است. مردم باید بدانند که درآمد حاصل از این نوع مالیات ستانی در کجا مصرف میشود. از سوی دیگر، لازم است متناسب با افزایش مالیات بر ارزش افزوده به ارائه خدمات مناسب در بخشهای مختلف از جمله آموزش و پرورش به مردم بپردازیم.
دل نگیزان میگوید: اساساً تأمین مالی طرح همسانسازی حقوق بازنشستگان از محل مالیات بر ارزش افزوده کار درستی نیست. در هیچ جای دنیا، درآمد حاصل از این نوع مالیات ستانی را به امور دائمی اختصاص نمیدهند. درآمد این بخش باید صرف امور خدماتی و بهبود سطح رفاه مردم شود.
وی ادامه میدهد: به نظر میرسد، کسانی که طرح افزایش مالیات بر ارزش افزوده را به مجلس بردند، متوجه فلسفه این نوع مالیات ستانی نبودند. در سال گذشته، عنوان کردیم با وجود شرایط تورم و رکود بهتر است که این نوع مالیات افزایش پیدا نکند، حالا که افزایش یافته است، باید از اعمال فشار بیشتر بر مردم جلوگیری کنیم.
استاد اقتصاد دانشگاه رازی خاطرنشان میکند: هیچ امکانی برای افزایش مالیات بر ارزش افزوده بیشتر از این در کشور وجود ندارد. در کشورهای دنیا مالیات بر ارزش افزوده در همین سطح ۱۰ درصد است و نمیتوانیم به افزایش آن مبادرت کنیم. در برخی کشورها که این نوع مالیات را تا ۱۲ درصد افزایش میدهند، در واقع نوع دیگری از مالیاتها را کسر کردهاند و آن را به مالیات بر ارزش افزوده اضافه کردهاند.
کاهش جذابیت تولید و ضربه به قدرت خرید مردم با افزایش مالیات بر ارزش افزوده
ژیوان همایونمنش کارشناس حوزه اقتصادی نیز با اشاره به اینکه پیامدهای افزایش مالیات بر ارزش افزوده در اقتصاد ایران با حجم بالایی از اقتصاد زیرزمینی قطعا مخرب است و اقدامی است که برای تولید و اقتصاد کل کشور مضر است به «جوان» میگوید: مقام معظم رهبری، سال جاری را با عنوان جهش تولید با مشارکت مردم نامگذاری کردند. حال آنکه افزایش مالیات بر ارزش افزوده، افزایش فشار مالیاتی بر تولید کشور و مردم خواهد داشت و اثری مخرب و ضدتولیدی دارد و مصرف را کاهش میدهد. افزایش هزینههای تولید نیز به رکود بیشتر میانجامد و در نهایت رقابتپذیری بخش مولد و شفاف اقتصاد را به شدت کاهش خواهد داد.
این کارشناس حوزه اقتصادی میافزاید: یکی دیگر از پیامدهای مهم افزایش مالیات بر ارزش افزوده، تأثیر آن بر اقتصاد زیرزمینی است. در ایران نیز مانند بسیاری از کشورها، بخش بزرگ غیرشفافی وجود دارد که خارج از اقتصاد رسمی فعالیت میکند و مالیات نمیپردازد. این اقتصاد زیرزمینی شامل شبکه گستردهای از مشاغل و فعالیتهایی است که از پرداخت مالیات فرار و در سایه فعالیت میکنند. هنگامی که نرخ مالیات بر ارزش افزوده افزایش مییابد، هزینه تولید و توزیع برای مشاغل شفاف در اقتصاد رسمی نیز افزایش مییابد. این میتواند رقابت این مشاغل را با شرکتهای زیرزمینی که مالیات نمیپردازند و میتوانند قیمتهای پایینتری ارائه دهند، دشوارتر کند. در نتیجه افزایش مالیات بر ارزش افزوده میتواند کسب و کارها را به سمت فعالیت در اقتصاد زیرزمینی سوق دهد، جایی که میتوانند از مالیات اجتناب کنند و هزینهها را کاهش دهند.
وی با اشاره به اثرات افزایش مالیات بر ارزش افزوده بر تولید میگوید: یکی از مهمترین اثرات افزایش مالیات بر ارزش افزوده تورمی است که بر اقتصاد تحمیل میکند. مالیات بر ارزش افزوده یک مالیات بر مصرف است که در نهایت از سوی مصرفکننده نهایی پرداخت میشود. هنگامی که نرخ مالیات بر ارزش افزوده افزایش مییابد، هزینه کالاها و خدمات افزایش مییابد و منجر به افزایش قیمت برای مصرفکنندگان میشود. این افزایش قیمتها میتواند منجر به افزایش کلی در سطح کلی قیمتها و باعث تورم شود. همچنین تورم قدرت خرید مصرفکنندگان را از بین میبرد، زیرا ارزش پول آنها در طول زمان کمتر و کمتر میشود. این میتواند منجر به کاهش هزینههای مصرف کننده شود که به نوبه خود میتواند بر تولید در کشور تأثیر منفی بگذارد. اگر مصرفکنندگان مایل یا قادر به خرید کالاها و خدمات با قیمتهای بالاتر نباشند، کسب و کارها ممکن است شاهد کاهش تقاضا باشند که منجر به کاهش سطح تولید شود.
همایونمنش با اشاره به اثر مخرب دیگر افزایش مالیات بر ارزش افزوده بر کاهش تقاضای مصرفکننده تصریح میکند: دیگر تأثیر عمده افزایش مالیات بر ارزش افزوده کاهش تقاضای مصرفکننده است. زمانی که قیمت تمام شده کالاها و خدمات به دلیل افزایش مالیات بر ارزش افزوده افزایش مییابد، مصرفکنندگان تمایل کمتری به خرید دارند. این کاهش تقاضا میتواند منجر به فروش پایینتر برای کسبوکارها شود که ممکن است در پاسخ به کاهش علاقه مصرفکننده، تولید را کاهش دهند. کاهش تقاضا میتواند اثر موجی در سرتاسر اقتصاد داشته باشد و منجر به کاهش سطح تولید شود و به طور بالقوه باعث اخراج مشاغل یا حتی تعطیلی فعالیتهای تجاری شودکه این امر میتواند تأثیر منفی بر رشد اقتصادی داشته باشد و منجر به افزایش سطح بیکاری شود.
وی در پایان خاطرنشان میکند: در نتیجه، افزایش مالیات بر ارزش افزوده میتواند اثرات منفی قابل توجهی بر تولید یک کشور در بخشهای مختلف داشته باشد. پیامدهای تورم بالاتر، کاهش رقابتپذیری اقتصاد رسمی در مقایسه با اقتصاد زیرزمینی و کاهش تقاضای مصرفکننده، همگی به کاهش فعالیت اقتصادی و مانع از رشد کلی منجر خواهند شد.
نظرات