چرا قیمتهای داخلی پلیمرها بر خلاف بازارهای جهانی روند رو به رشدی را تجربه میکند؟
انحراف بازار با دلار نیمایی
نیاز به رشد عرضهها در بورس کالا هنوز هم حس میشود و تا زمانی که عرضه کافی در تابلوی معاملات درج نشود نمیتوان ادعای حمایت از تولید داخلی و یا تولید مستمر را مطرح کرد. بازار به عرضههای بیشتری نیاز دارد و این کمتوجهی به عرضهها به تمامی بخشها در این صنعت ضربه میزند. رشد قیمتها در بازار داخلی و بورس کالا در شرایطی به ثبت رسیده که میل به کاهش نرخ در بازارهای جهانی را میتوان به وضوح مشاهده کرد، بنابراین دوگانگی مسیر نوسان نرخ در بازارهای داخلی و بینالمللی در کنار تناقض نوسان قیمت دلار نیمایی و آزاد میتواند فشار بر واحدهای تولیدی در بازارهای داخلی و صادراتی را تقویت کند. این شرایط معاملاتی هم نیاز به اصلاح ساختار در چارچوب نرخگذاری نیمایی را یادآوری میکند گویی باگ قیمت نیمایی در بازار پتروشیمیها باز هم اثبات شده است.
شاخص قیمت پلیمرهای دنیای اقتصاد
در هفته گذشته شاخص قیمت پلیمرهای دنیای اقتصاد به ۱۱ هزار و ۵۸۰ تومان رسید که به نسبت هفته قبل از آن ۹۱/ ۶ درصد رشد را نشان میدهد. این رشد نرخ بالاترین افزایش این شاخص قیمت از اوایل بهمنماه تاکنون است. از سوی دیگر قیمت کشف شده برای شاخص در هفته گذشته در بالاترین حد در تاریخ بورس کالاست که شاید مهمترین نکته معاملاتی در هفتههای اخیر باشد و به خودی خود پتانسیل تغییراتی جدی در بازار را به همراه دارد. متوسط قیمت دلار نیمایی مورد محاسبه در نرخهای پایه در بورس کالا نیز ۱۰ هزار و ۷۷۸ تومان بوده که به نسبت هفته قبل از آن رشدی ۹۵/ ۵ درصدی داشته است. این افزایش نرخ البته هنوز متوقف نشده است و هیچ بعید نیست که قیمتهای دلار نیمایی باز هم رشد کند که به معنی پتانسیل افزایش قیمتهای بیشتر در نرخهای پایه در بورس کالاست. البته اگر در نرخهای پایه هفته جاری تنها متوسط قیمت دلار نیمایی لحاظ شود پتانسیل رشد قیمتها بالاتر خواهد بود ولی بر اساس سوابق پیشین تا زمان اعلام رسمی قیمتها نمیتوان اظهارنظر قاطعی داشت. این در حالی است که قیمتهای جهانی به سمت کاهش متمایل شده است ولی به احتمال قوی اهمیت رشد قیمت دلار نیمایی را باید برجستهتر ارزیابی کرد
رونق تولید یا سختگیریهای قیمتی و بازارسازیها
یکی از موارد بسیار مهم در نرخگذاریها یا تعیین سمت و سوی دستوری بازارها با فرض سختگیریهای معاملاتی حمایت از تولید است یعنی به شیوههای مختلف تلاش میشود تا میزان تولید در کشور کاهش نداشته و حتی ظرفیتهای نصب شده خالی هم مجددا فعال شود. این انتخاب اگرچه در سال گذشته در ابتدا با الزامی شدن عرضه بر پایه دلار ۴۲۰۰ تومانی بهصورت دستساخته مورد توجه دولت قرار گرفت و بهصورت موقتی سیگنال افزایشی مهم برای تقویت حجم معاملات در بورس کالا بود ولی در ادامه شاهد رانتهای عظیمی در پس پرده این نرخگذاری بودیم و موجب شد تا باز هم جریان غالب در بازار با محوریت بازار آزاد و رقابتی بهعنوان مسیر رسمی نرخگذاری تعریف شود و هم قیمتهای پایه بر اساس دلار نیمایی تعیین شد و هم سقف رقابت باز گذاشته شد تا اصل عرضه و تقاضا بتواند نقشآفرینی اصلی خود را اثبات کند. بهصورت دقیقتر روانی جریان تولید و تجارت از بستر بازار آزاد پذیرفته شده است که موفقیت این سبک عملکرد را در هفتههای پایانی سال گذشته شاهد بودیم.
تولید و تجارت روان را باید یکی از اهداف اصلی در مدیریت هر بازاری به شمار آورد که در بازار پتروشیمیها این شرایط برجستهتر و عمیقتر است. تحرک تولید هم با توزیع مواد اولیه ارزانقیمت رواج پیدا نمیکند بلکه وجود بازار مصرفی جذاب در کنار تغذیه کافی مواد اولیه و تسهیل شرایط است که به تولید رونق میبخشد. به کمک نوسان قیمت دلار آزاد شاهد هستیم که اغلب کالاهای وارداتی در حوزه محصولات نهایی صنایع پتروشیمی و صنعت پلاستیک نه تنها از جذابیت واردات برخوردار نیستند بلکه در بازارهای هدف هم مزیت نسبی کالاهای ایرانی تقویت شده است یعنی هم بازار داخلی از اجناس خارجی خالی شده و هم بازارهای صادراتی به کمک قیمت تمامشده پایینتر محصولات ایرانی، بیش از گذشته در اختیار کالای ایرانی قرار گرفته است. البته اختلاف نرخ بین دلار نیمایی و آزاد ( یا همان سنا) در کنار امکان واردات ارز بهصورت فیزیکی و اسکناس هم به کمک صادرات آمده است اگرچه این واقعیت تنها در کوتاهمدت مؤثر بوده و در میان مدت تا درازمدت کارآیی چندانی نخواهد داشت.
ذات روانی تولید و تجارت به معنی کاهش ظرفیت خالی تولید، مبارزه با رکود، عدم کاهش حجم تولید و پایداری اشتغال و مبارزه با بزهکاری و مواردی از این قبیل را شامل میشود. حال در شرایطی که قطعا اولویت با افزایش حداکثری حجم تولید است ناخودآگاه بحث قیمتی به حاشیه میرود یعنی در اولویت دوم قرار خواهد گرفت. حال در شرایطی که حجم تولید در اولویت قرار میگیرد دستکاری میزان تزریق کالا به صنایع تکمیلی را باید چگونه مورد توجه قرار داد؟
بازی با عرضهها؛ شوخی یا جدی؟
در روزهای گذشته از میزان کم عرضهها در بورس کالا انتقاد کردیم و انتظار بر این بود که هم حجم عرضه و هم حجم معامله در هفته گذشته افزایش یابد ولی نه تنها حجم عرضه رشد جدی نداشت بلکه این رشد حتی از میزان انتظار هم کمتر بود و بهتر است بورس کالا، شرکتهای پتروشیمی عرضهکننده و شرکت ملی صنایع پتروشیمی دقیقتر به این موضوعات ورود کنند زیرا پیگیریهای رسانهای را از این پس شفافتر تعقیب خواهیم کرد. اما چرا هماکنون حجم عرضهها اینقدر مهم شده است؟
در اواخر ماه رمضان قرار داریم و بازار بهصورت سنتی از رکود نیمه اول یا اواسط ماه رمضان خارج شده و انتظار برای رشد تقاضا بهصورت واقعی وجود دارد. در بازار داخلی هم شاهد رشد قیمتها هستیم؛ یعنی برتری تقاضا بر عرضهها به خوبی مشهود است. همچنین در کشورهای همسایه نیز با از سر گرفتهشدن اغلب فعالیتهای تجاری پس از تعطیلات عید فطر، جذابیت صادراتی به این کشورها هم افزایش مییابد. تمامی این موارد به معنی افزایش تقاضا برای مواد اولیه در صنایع تکمیلی است آن هم در شرایطی که پس از چند هفته ضعف تقاضا در بازار داخلی و پایینبودن حجم معاملات در بورس کالا، بسیاری از واحدهای تولیدی از موجودی انبارهای خود استفاده کردهاند؛ یعنی موجودی انبارها نیز چه در کارخانهها و چه در بازار داخلی در مسیر کاهش قرار داشته است. از سوی دیگر قیمتها در بورس کالا مرتب افزایش داشته که در نوسان شاخص قیمت پلیمرهای دنیای اقتصاد هم مشهود است ولی به جز هفته گذشته، در بازار داخلی رشد نرخ متناظر با بورس کالا ثبت نشد یعنی پتانسیل جهش شدیدتر قیمتها هنوز وجود دارد و هر گونه کمتوجهی به این بازار با محوریت حجم عرضهها به معنی آتشفشان قیمتی است و باید پیگیریها برای رشد بیشتر عرضهها را شدیدتر از قبل مورد بررسی قرار داد.
انتظار برای افزایش عرضهها در روزهای اخیر محقق نشده است. در طول هفته گذشته میزان عرضههای ثبت شده در تارنمای بورس کالای ایران ۷۰ هزار و ۹/ ۶۲۴ تن بود که اگرچه به نسبت هفته قبل از آن ۵۸/ ۴ درصد رشد داشته ولی هنوز به متوسط سال قبل هم نرسیده است. میزان عرضه متوسط در سال گذشته رقمی نزدیک به ۷۲ هزار تن بوده است آن هم در شرایطی که حجم تولید در صنایع تکمیلی در سال جاری یا حتی ماههای پایانی سال گذشته بیش از متوسط سال قبل بوده است؛ یعنی با فرض رشد واقعی تقاضا در صنایع تکمیلی، حجم عرضهها حتی کاهش داشته است. این در حالی است که حجم عرضهها نه تنها در هفته گذشته بلکه در ۳ هفته قبل بهصورت مستمر کمتر از متوسط سال گذشته بوده که به معنی پایین بودن نسبی موجودی انبارها در بازار داخلی تعبیر میشود و خود محرک نامتعادلی از احتمال رشد قیمتهاست.
حجم معاملات در بورس کالا هم وضعیت جذابی ندارد. هفته گذشته نزدیک به ۵۹ هزار و ۳۰۰ تن از انواع پلیمرها در بورس کالا مورد داد و ستد قرار گرفته است که این رقم به نسبت مدت مشابه در هفته قبل نزدیک به ۹ درصد رشد کرده است. بهصورت دقیقتر بهرغم رشد ۵۸/ ۴ درصدی عرضهها در هفته قبل، رشد حجم معاملات بیش از رشد عرضهها بوده؛ یعنی جذابیت خرید بهصورت کلی افزایش داشته است. از سوی دیگر این حجم معاملات باز هم به نسبت متوسط سال گذشته با رقم ۶۲ هزار و ۸۲۴ تن کمتر است و یک داده منفی دیگر برای معاملات هفته قبل به شمار میرود. حتی اگر با کمی اغماض حد بین رکود و رونق را برای معاملات هفتگی در سال جاری رقمی نزدیک به ۶۰ هزار تن در هفته به شمار آوریم باز هم بازار در دو هفته اخیر در رکود قرار داشته است.
پیگیری تقاضا نشان میدهد که بازار در حال خروج از یک رکود نسبی است. هفته گذشته حجم تقاضا ۷/ ۱۶ درصد رشد کرده که اگر روزهای نیمهتعطیل ابتدای سال جاری را در نظر نگیریم این رشد هفتگی بالاترین رقم از اوایل اسفندماه سال گذشته تاکنون است. البته حجم تقاضای هفتگی در هفته گذشته رقمی نزدیک به ۹۰ هزار تن بوده که عدد بزرگی به شمار نمیرود ولی از هفته قبل بالاتر است و به این معناست که تازه جرقههای اصلی رشد تقاضا را در بورس کالا شاهد هستیم و البته با توجه به نیمهتعطیل بودن هفته جاری احتمالا اوج تقاضا را در هفته آینده شاهد باشیم یعنی این هفته موقعیت خرید فراهم شده است.
هفته گذشته در برابر هر تن عرضه، ۲۷۶/ ۱ تن تقاضا ثبت شده است که به معنی جذابیت خرید بوده ولی این جذابیت خرید هنوز به فاز التهاب وارد نشده است ولی شرایط به سرعت تغییر خواهد کرد. همچنین در هفته قبل ۸۴ درصد از عرضهها مورد معامله قرار گرفته که هنوز تا روزهای التهاب فاصله دارد ولی شاهد هستیم که اکثریت عرضهها مورد معامله قرار گرفته و احتمالا این دو آمار در هفتههای بعد باز هم ترقی خواهد کرد.
اگر موارد فوق را جمعبندی کنیم به این چند بند محدود میرسیم:
- در هفتههای آینده احتمالا تقاضا افزایش خواهد یافت.
- در روزهای آینده تقاضا برای محصولات نهایی در بازار داخلی و صادراتی افزایش مییابد.
- اگر رشد تقاضا با رشد عرضهها همخوانی نداشته باشد شاهد رشد سریعتر قیمتها هستیم.
- عدم درج عرضه کافی در بورس کالا بهصورت مستقیم بر حجم تولید در صنایع تکمیلی اثرگذار است.
- در صورت عدم درج عرضه کافی در بورس کالا احتمال شکست بازار و رشد قیمتها در بازار داخلی به رغم کاهش قیمت در بازارهای جهانی و افت قیمت دلار آزاد وجود دارد و در چنین شرایطی احتمالا باز هم بورس کالا متهم خواهد شد.
منبع: دنیای اقتصاد
نظرات